داستان درمورد یک کارآگاه است که عمیقا از غم و ناراحتی همسر و دخترش دلهره آور است. و به دنبال دختر ربوده شده اش در ایالات متحده است..
خون آشامی از خانواده خود دور شده ، به امید اینکه آرامش خود را بدست آورده ، و یک بتواند دوباره شکار کند ، ولی در عوض شبی را تجربه خواهد کرد که هیچ وقت فراموش نخواهد کرد..
ميچي "دمي لواتو" به همراه مادرش به کمپ تابستاني آمده اند ، ميچي که در تابستان سال قبل توانسته بود با اجراي زيبايش خود را به شين "جو جوناس" نشان دهد در اين تابستان آنها دوستان نزديکتري به هم شده اند. کمپ راک اين تابستان با ميزباني (برادران جوناس) شين "جو" جيسون "کوين" و نيت "نيک " شکل گرفته و گروه هاي بسيار حرفه اي و بيشتري به کمپ آمده و رقابت تنگاتنگي براي عنوان بهترين گروه صورت گرفته ، ميچي نيز در اين تابستان با آهنگ هاي جديد و زيبايي به کمپ آمده...