بدلکاری مسن بنام "سونی هوپر" هنوز در شغل خودش بعنوان یکی از بهترین ها شناخته می شود. اما "اسکی" رقیب اوست و می خواهد شیرین کاری های بزرگتری انجام دهد. "هوپر" می داند چه زمان و کدام شیرین کاری را انجام دهد اما "اسکی" به این موضوع توجهی ندارد و...
اقدام یک ماهیگیر در کشتن یک نهنگ قاتل ماده در حالی که بچهای در شکم داشت، باعث برانگیخته شدن حس انتقام در زوج نر آن جانور میشود. نهنگ قاتل نر به دنبال شکارچی میرود و در این تعقیب از هوش بالای خود برای رسیدن به مقصودش و کشتن شکارچی گناهکار کمک میگیرد. کاپیتان نولان، تصمیم میگیرد با شکار نهنگی موسوم به نهنگ قاتل و فروش آن پولدار شود او باکشتی کوچکش و دو مرد و یک زن به محل زندگی نهنگها میرود و نهنگی را شکار کرده و به عرشه کشتی می آورد غافل از اینکه آن نهنگ ماده بوده و نوزادی در شکم داشته و...
در راه سرقت از یک بانک،گروهی راهزن به خانه ای دورافتاده می روند تا یک اسب بدزدند.مالک خانه "آماندا" بیوه ای زیبا مورد علاقه یکی از اعضای گروه "گراهام دورسی" قرار می گیرد.او در خانه همراه "آماندا" مانده و منتظر بازگشت گروه می شود...
"جوئی" سرباز جوان آمریکایی در آخرین روز جنگ جهانی اول مورد اصابت یک خمپاره قرار می گیرد.او در بیمارستان با وضعیتی بدتر از مرگ بستری می شود.او دستها،پاها،چشمها،گوشها،دهان و بینی خود را از دست داده است.حواس باقیمانده و توانایی تفکرش زندگی او را وارد رویاها و خاطراتی عجیب می کند و...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
در انتهاي جنگل هاي داخلي امريکا، گروهي از سربازان جنوبي به سرکردگي «سروان پي ير کوردونا» (ريورو) و هم راهش، «توسکارورا» (ميچم)، محموله اي از طلا را از قطار شمالي ها مي دزدند و «سرهنگ کورد مک نالي» (وين) را نيز گروگان مي گيرند. پس از جنگ و در ملاقاتي دوباره، «مک نالي» از «کوردونا» نام خائناني از ميان شمالي ها را که جاي محموله ي طلا را لو داده بودند مي خواهد...
"میس بیشاپ" که خود را به عنوان مامور اعدام معرفی کرده وارد شهری می شود تا گروهی راهزن از جمله برادر خود را از چوبه دار نجات دهد.او از برادر خود می خواد تا جرم و جنایت را کنار بگذارد.کلانتر شهر آنها را تا مکزیک تعقیب می کند و...
با دوبله فارسی
عده اى كهنه سرباز آمريكايى به رهبرى « دانى اوشن » ( سيناترا ) تصميم مى گيرند كه از آموخته هاى نظامیشان استفاده كنند و هم زمان، در شب سال نو، به پنج كازينوى لاس و گاس دستبرد بزنند.
اوایل دهه 1880 , اهالی شهر "وارلاک" بعد از فرار آخرین کلانتر خود برای مقابله با قانون شکنان تصمیم به استخدام مارشالی میگیرند. به همین خاطر آنان از "کلای بلیزیل" (هنری فاندا) که به داشتن تپانچه های با دسته طلائی مشهور است دعوت میکنند تا مارشال شهر شود.