با زیرنویس چسبیده
«راس وبستر» (وون)، غول تجارت قهوه، با استفاده از تکه اي کريپتونيک سعي مي کند «سوپر من» را نابود کند، اما فقط موفق مي شود شخصيت مثبت او را از بين ببرد. با اين همه سرانجام سوپرمن به خود مي آيد.
نيويورک. «ميريام» (دونوو) و محبوبش، «جان» (بويي)، با کشتن آدم ها و نوشيدن خون آنان، مانع پيري و مرگ خود مي شوند («جان» در قرن هجدهم با «ميريام» آشنا شده و «ميريام» مصر باستان را به ياد مي آورد) با وجود اين، نشانه هاي پيري در «جان» نمودار مي شود.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
زندگی و مرگ «گاندی» (کینگزلی)، وکیل هندی که مبارزات استقلال طلبانه ی مردم کشورش را به پیروزی می رساند.
اوايل قرن بيستم «جان ريد» (بيتي)، روزنامه نگاري راديکال، رابطه اي پرفراز و نشيب با نويسنده اي به نام «لوييز برايانت» (کيتن) دارد.«ريد»، هم چنين با گروهي از شخصيت هاي سرشناس معاصر خود برخوردها و رفت و آمدهايي داشته است.
جیمز، یک مزدور، در یک شناسایی به ملت آفریقایی زنگارو، شکنجه و تبعید می شود. زمانی که به شهر خود باز می گردد، تصمیم می گیرد یک کودتای نظامی را رهبری کند...
«ژنرال زد» (استامپ) و هم دستانش «اورسا» (داگلاس) و «نون» (اوهالوران)، به طرز غير منتظره اي در اثر انفجار يک بمب هيدروژني در فضا از اسارت آزاد مي شوند و براي گرفتن انتقام از«سوپرمن» (ريو)، پسر «جورال»، به زمين مي آيند...
با زیرنویس چسبیده
یک موجود بیگانه یتیم از سیاره اش که در حال نابودی است، به زمین فرستاده می شود. او در زمین بزرگ شده و به اولین و بزرگترین ابرقهرمان این سیاره، یعنی «سوپرمن» تبدیل می شود...
داستان فیلم در مورد «لیلین» است که به خواسته ی یکی از عزیز ترین دوستانش حاضر می شود محموله ای را به آلمان قاچاق کند...
ارتش سری (به انگلیسی: Secret Army) نام یک سریال تلویزیونی معروف از محصولات شبکه بی.بی.سی در سال ۱۹۷۷ است. داستانهای سریال توسط جرارد گرایستلر، تهیه کننده در شبکه بی بی سی که زمانی خلبان بوده بر پایه رویدادهای واقعی آفریده شدهاست. داستان «ارتش سری» مربوط به دوران جنگ جهانی و فعالیتهای یک گروه نجات در بلژیک است. فعالیتهای این گروه بیشتر به فراری دادن خلبانهای بریتانیایی است که هواپیماهایشان در بلژیک سقوط میکند. اعضای گروه در بروکسل رستورانی دارند و ظاهراً مهماندارانی گرم برای افسران گشتاپو هستند که بروکسل را در اشغال خود دارند. شماری از اعضای گروه در جریان عملیات و همچنین بمبارانهای زمان جنگ کشته میشوند. پس از جنگ مردم شهر با این تصور که گردانندگان رستوران، خودفروخته و دوست افسران گشتاپو بودهاند آنها را مورد آزار قرار میدهند.
«جيمز باند» (مور) و يک جاسوسه ي روسي «سرگرد آنيا آماسووا» (باخ)، براي مقابله با نقشه هاي «کارل استرومبرگ» (يورگنس)، روان پريش که قصد نابودي جهان را دارد، هم راه مي شوند. «استرومبرگ» دستيار دو متر و بيست سانتيمتري دندان فولادي اش، «کوسه» (کيل) را به مصاف «باند» مي فرستد...