داستان سریال درباره فردی است به نام رگنار لاثبروک که با پادشاه آن دوران وایکینگ ها به مخالفت برمیخیزد و دوست دارد این بار به جای نبرد با شرقی های منطقه خود، حمله به سمت غرب را در دستور کار خود قرار بدهند. رگنار با مخالفت با پادشاه خود، کار را به جلو میبرد تا راه را برای نبرد با غربی ها هموار کند و حتی خود را در مقام پادشاهی ببیند...
چند دختر و پسر جوان بریتانیای به کلبه ای دورافتاده برای یک پارتی شبانه می روند. در ازای شادی و سرگرمی که آنها انتظار داشتند، با قاتلی روبرو می شوند که قصد دارد با قتل آنها انتقام مرگ برادرش را بگیرد...
داستان در مورد زد و خورد میان یک زن و شوهر و گروهی خلافکار می باشد که می خواهند به پسرشان آسیب برسانند...