داستان در مورد فردی است که همه چیزش را در انقلاب سال 1848 مجارستان از دست داد، او دوباره فرصتی پیدا میکند تا همه چیز را بدست بیاورد و …
«ارچ رامیرز سانچز» بزرگترین تروریست قرن که در ماموریتهای زیادی افراد زیادی را به قتل میرساند. او در پروژههای وحشتناکی دست داشته و مامور ترور کردن افراد مشهور زیادی همچون شاه سابق ایران محمد رضا پهلوی که نافرجام ماند و در برنامه های بمب گذاری زیادی هم حضور داشته...
والدین میکلوس فنوی به کشور کمونیستی مجارستان بازگشته و در مرکز شهر ساکن شده اند، در حالی که همه مردم از آنجا فرار کرده یا در حال فرار به کشورهای غربی و مخصوصاً ایالات متحده آمریکا میباشند. برای میکی جوان، آمدن از کشور آزادی مثل آمریکا و ورزشهای لذت بخش و پوشیدن لباسهای تابستانی سبک هاوایی به همچین جایی که مملو از شورش و نزاع است و دستخوش دیکتاتوری نظام است، کار راحتی نیست...
داستان فیلم در مورد مرد جوان عجیب و بازرسان هم قطارش است که به دنبال گرفتن رد فرد مورد نظرشان هستند...