در خانه یک موسیقیدان بازنشسته،کنسرتی سالانه برای جشن گرفتن تولد "وردی" برپاست.اما با از راه رسیدن "جین" همسر سابق یکی از مهمانان همه چیز به هم میریزد...
برادر بزرگ تر بابانوئل، «فرد کلاوس» (وون) به ميزان زيادي پول احتياج دارد، بنابراين براي کمک براي برادرش «سينت کلاوس» (بابانوئل / جياماتي)، به قطب شمال مي رود...
یک بخیل پیر که برای طبیعت بیتوجه خود بهانه میآورد، وقتی سه روح در شب کریسمس به ملاقاتش میآیند، شفقت واقعی را یاد میگیرد...
"روزنا" بر اثر بیماری قلبی رو به مرگ می باشد و تنها آرزویی که دارد این است که در کنار دخترش خاک شود، آن هم در قبرستانی که کاملاً پر شده. قبرستان هم قابل گسترش نمی باشد، زیرا کسی که صاحب زمین جنب قبرستان هست قصد فروش ندارد....
السينور، قرون وسطا. در دربار دانمارک، «ملکه گرترود» (کلوز) با «کلاديوس» (بيتس) - برادر شوهر فقيدش و شاه جديد- ازدواج کرده است. «کلاديوس» به برادرزاده اش «هملت» (گيبسن) دستور مي دهد عزاداري را از حد نگذراند ولي «هملت» نمي تواند بيزاري خود را از ازدواج مادرش پنهان دارد. تا اين که «هملت» با شبح پدرش (اسکوفيلد) رودررو مي شود که «کلاديوس» را به جنايت متهم و «هملت» را به انتقام گيري ترغيب مي کند.