خانواده پارکر منزوی است و زیاد اجتماعی نیست، فرانک پدر خونواده باعث شده که خونواده اش از سنتهای قدیمی پیروی کند. در این بین، در شهرشان سیل به راه می افتد و باعث میشود این خانواده از خلوت خود بیرون بیایند...
یک وکیل نیویورکی دو فرزند نوجوان خود را برای تعطیلات به مزرعه مادر خود در شمال نیویورک می برد. چیزی که قرار بود یک آخر هفته کوتاه باشد تبدیل به ماجراجویی تابستان، روابط عاشقانه، راز های خانوادگی و کشف خود می شود...
«مارتین» تا قبل از اینکه تمام کشور دچار یک فاجعه وحشتناک شود، یک نوجوان معمولی بود. اما حالا یک اپیدمی در آنچه از شهرهای متروک امریکا باقی مانده، انسانها را به جانورانی خون آشام تبدیل کرده است. اکنون «میستر» که خون آشامها را شکار می کند، تصمیم دارد مارتین را در سلامت کامل به کانادا ببرد.