یک مادر بهمراه دختر 18 ساله اش به حومه شهر نقل مکان میکنند تا پس از اتفاقی که در خانه قبلی برایشان رخ داد، به آرامش برسند، اما در این خانه هم انگار یک سایه شوم به دنبالشان است...
داستان سریال در مورد کاراگاه پلیسی است که از مشهور بودن فراری است و بر روی پرونده های جدید و دلهره آور کار می کند...
داستان سریال فلش در مورد بری آلن است، کسی که بعد از انفجار در آزمایشگاه S.T.A.R و قرار گرفتن در معرض ذرات شتاب دهنده به کما میرود. چند ماه بعد از کما بیرون میآید و متوجه سرعت و قدرتی عجیب درون خود میشود که این امکان را به او میدهد تا در سنترال سیتی مثل یک فرشتهی نگهبان که قابل رویت نمیباشد، حرکت کند...
گروهی از دانشجویان جاه طلب و باهوش رشته حقوق به همراه یکی از اساتید که وکیل مدافع پرونده های جنایی است درگیر یک ماجرای قتل میشوند که به طور کلی مسیر زندگی آنها را عوض میکند...
با زیرنویس چسبیده
زنی دچار کابوسهایی در مورد یک قاتل سریالی شده و متوجه می شود که رویاهایش بصورت عجیب و وحشتناکی با دنیای واقعی مرتبط هستند...
جیمی نویسنده بریتانیایی جسور و بی پروایی است که به همراه دوستش ادگار در لس آنجلس زندگی می کند و برای نوشتن رمان جدیدش با مشکلات زیادی رو به رو است او که در گذشته زندگی مشترک ناموفقی را تجربه کرده است داشتن چنین روابطی را بی حاصل و فاجعه بار می داند با این حال حضور او درمراسم عروسی معشوقه سابقش و بیان نظراتش درباره او و زندگی مشترک نتایجی بیش از پرت شدن تحقیرآمیز به بیرون از جلسه را برایش به ارمغان می آورد چرا که بیان این سخنان باعث آشنایی او با گرچن می گردد. گرچن زن جوان بدبین لجباز و دو رویی است که در صنعت موسیقی مشغول به فعالیت است و از اینکه هرگز در هیچ رابطه جدی نبوده است کاملا راضی و خوشحال است.بدین ترتیب اخراج از مراسم عروسی باعث آغاز رابطه پیچیده و عجیبی بین جیمی و گرچن می گردد و...
داستان سریال در مورد چهار خدمتکار آمریکای لاتین می باشد که با جاه طلبی و رویاهایشان در کار خود را در بورلی هیلز مشهور و ثروتمند کردند و …
با زیرنویس چسبیده
سریال به خانواده های «جی پریچت»، دخترش «کلر» و پسرش «مایکل» که همه در لس آنجلس زندگی می کنند می پردازد. «کلر» مادر خانه داری است که همسر «فیل دانفی» است و سه بچه دارد. جی با «گلوریا»، دختر جوان کلمبیایی ازدواج کرده است و به او کمک می کند تا پسر نونهالش را بزرگ کند. «مایکل» و پارتنرش «کامرون تاکر»، کودکی ویتنامی بنام «لیلی»، را به فرزند خواندگی گرفته اند.