جان دورین با هم خانه اش در بیمارستان همکار است . از وقتی که خانم پیری که برای مرگ آماده است به بیمارستان می آید نظرش راجع به مرگ عوض می شود و به بیمارانش نزدیک تر می شود…
باز لایتیر باید با امپراطوری زورگ بجنگند، او پیشنهاد فرماندهی ستاره در مورد همکاری با Mira Nova یکی از رنجرهای فضایی تازه کار قبول نمی کند و به همراه رباطی به نام XR به نبرد با زورگ می رود…
آریل برای محافظت از دخترش در مقابل جادوگر دریا، به او اجازه نمی دهد که حتی نزدیک اقیانوس بشود. اما وقتی که دختر او 12 ساله می شود، فرار می کند تا در زیر آب های دریا به ماجراجویی بپردازد...
بیماران یک آسایشگاه پس از اینکه مراقبشان مریض شده و در بیمارستان بستری می شود، تصمیم میگیرند برای تماشای مسابقه بیسبال به شهر بروند، اما در میانه راه گم شده و در شهر نیویورک سرگردان می شوند، تا اینکه مجرمانی پیدا می شوند و برایشان دردسر درست می کنند...
دانشکده ي فيبر، سال 1962، «پينتو» (هالسي) و «فلوندر» (فورست) وارد گروه دلتا، ننگين ترين «گروه برادري» در دانشکده مي شوند. سرپرست دانشجويان «دين و ورمر» (ورنن) در پي راهي است تا اعضاي آنارشيست دلتا را اخراج کند و در اين راه «گرگ مارمالارد»(دو تن) سردسته ي گروه رقيب دلتا،امگا نيز به او کمک مي کند...