فیلم داستان مرکز چاپی به نام Copycat می باشد که قرار است پس از 16 سال خدمت، بالاخره به کار خود پایان دهد. کارکنان آنجا در آخرین روز کاری خود تصمیم میگیرند با ایدههای جالب و مفرح مشتریان خود را سرگرم کنند...
داستان در دهه 80 میلادی در شهر ساحلی لانگ ایلند اتفاق می افتد. پس از ناپدید شدن یک پسر جوان، تحقیقات برای پیدا کردن او آغاز میشود. خانواده، دوستان و پلیس محلی همگی درگیر معمای گم شدن این پسر هستند. اهالی شهر بعد از مدتی متوجه می شوند دولت، نیروهای ماورای طبیعی و یک دختر کوچک در گم شدن پسر دست داشته اند...
یک زن جوان توسط قاتلان زنجیره ای ربوده و در معرض رفتار وحشیانه قرار میگیرد. در نهایت او از سلولش فرار میکند و باز می گردد که انتقام بگیرد...
جان یک مرد خوشحال با یک همسر دوست داشتنی می باشد. ساعتی بعد، او یک ستاره راک است و ساعتی پس از آن، چیزی فراتر از یک موجود شیطانی می باشد. جان بطور ناخواسته در سه زندگی موازی حضور دارد. او هیچ سرنخی ندارد که چرا و چگونه این پدیده در حال رخ دادن است، او فقط می خواهد این وضعیت پایان یابد....
هیناتا شویو بعد از دیدن مسابقات والیبال کشوری از طریق تلویزیون، علاقه ناگهانی به والیبال پیدا میکنه و عضو تیم والیبال مدرسه راهنماییشون میشه اما تیم راهنمایی شویو بعد روبرو شدن با تیمی که بازیکنی عالی به نام کاگیاما توبیو داره، شکست میخوره و حذف میشه. شویو بعد از شکستی که میخوره، به هیچ وجه علاقه و امید خودشو به والیبال از دست نمیده و حتی برعکس تصمیم میگیره از کاگیاما انتقام بگیره اما وقتی که وارد دبیرستان میشه، با هم مدرسهای بودن و هم باشگاهی بودن خودش با کاگیاما توبیو روبرو میشه
سریال داستان شهر کوچکی است به نام دیلن که در ایالت تگزاس آمریکا واقع شده است. در این شهر مثل هر شهر دیگری زندگی جریان دارد. برای اهالی این شهر ورزش و خصوصا فوتبال اهمیت زیادی دارد...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«ناخدا باربوسا» (راش) کشتي «ناخدا جک اسپارو» (دپ) به نام «مرواريد سياه» را در اختيار مي گيرد و بعدا به شهر پورت رويال حمله مي برد و «اليزابت سوان» (نايتلي) دختر فرماندار (پرايس) را مي ربايد. «ويل ترنر» (بلوم) دوست دوران کودکي «اليزابت» با «جک» متحد مي شود تا «اليزابت» را نجات دهند و «مرواريد سياه» را دوباره به چنگ آورند. اما نفريني باعث شده «باربوسا» و خدمه اش براي هميشه در پرتو هر نور مهتابي به اسکلت هايي زنده تغيير شکل يابند...
با زیرنویس چسبیده
در دهه ي ۱۹۶۰، «آستين پوئرز» (مايزر)، عکاس مد، مقيم لندن پر تحرک و امروزي و مأمور آژانس جاسوسي معتبر بين المللي در قالب یخی فریز شده، تا در دهه ی ۱۹۹۰ از آن بیرون آید و بزرگترین دشمن خودش را شکست دهد، گرچه طرز رفتار و مد بروز او اکنون خیلی قدیمی شده اند...