دانلود فیلمهای جاناتان پرایس(Jonathan Pryce)

یک تعمیرکار هتل بعد از اینکه قصه‌هایی که برای خواهرزادگانش تعریف می کند، به حقیقت می پیوندند، زندگی‌اش متحول میشود.

دالوت، مينه سوتاي شمالي، دهه ي 1920. «داج کانلي» (کلوني) کاپيتان پا به سن گذاشته ي يک تيم فوتبال امريکايي است که به دليل مشکلات مالي در شرف از هم پاشيده شدن است. «داج» براي نجات تيم، ستاره ي جديد فوتبال، «بولت رادفورد» (کراسينسکي) را به خدمت مي گيرد که اضافه بر قابليت هاي ورزشي ظاهرا سابقه اي هم به عنوان قهرمان جنگ جهاني اول دارد. خيلي زود «کانلي» و «رادرفورد» به خبرنگاري به نام «لکسي ليتلتن» (زلوگر) نظر پيدا مي کنند. حالا «کانلي» بايد هم «لکسي» را به دست آورد و هم تيم را حفظ کند...

كاپيتان باربوسا و اليزابت سوآن و ويل ترنر براي نجات جك اسپارو و مرواريد سياه به سنگاپور مي روند اين در حالي است كه آنها براي نجات كاپيتان جك اسپارو بايد يك دزد دريايي چيني را پيدا كرده و نقشه دريايي كه محل كاپيتان جك را نشان مي دهد را از او بدزدند، در ادامه داستان مجمعي به نام برادران وارد داستان مي شوند كه باعث پيروزي دزدان دريايي كارائيب در مقابل كمپاني هند شرقي مي شوند و ....

ویل ترنر و الیزابت سوان که قصد دارند بزودی با هم ازدواج کنند بجرم کمک به کاپیتان جک اسپارو برای فرار از دست قانون بازداشت می شوند. لرد کاتر که دستور این بازداشت را داده به ویل و الیزابت می گوید اگر آنها به او کمک کنند تا جک را پیدا کرده و قطب نمای جادویی اش را از او بگیرد، آنها را مجازات نخواهد کرد...

پاريس، سال 2054. «بارتلمي کاراس» کارآگاه مأمور شده تا «ايلونا تازوييف» دانشمندي را که ربوده شده، پيدا کند. «ايلونا» فقط بيست و دو سال دارد ولي جايزه ي نوبل گرفته و تحقيقات ژنتيکش امکان دارد پيامدهايي انقلابي براي بشريت در پي داشته باشد...

یک فیلم درام در مورد «جان اسمیت» (کالین فارل)، جستجوگر انگلیسی، و برخورد بین بومی های قاره آمریکا، و مهاجران انگلیسی در قرن ۱۷ میلادی.

در سال ۱۷۹۶ و در زمان اشغال کشور آلمان توسط ناپلئون، دو برادر کلاهبردار به اسامی «ويلهم گريم» و «جيکوب گريم» بين دهکده های مختلف سفر کرده و به هر دهکده که می رسند نمايشهای جادوئی به راه می اندازند. آنها ادعا می کنند که با عالم ارواح ارتباط دارند و با ترساندن مردم روستائی کسب درآمد می کنند...

این فیلم زندگینامه ی «کول پورتر» موسیقی دان معروف و زندگی شخصی و شغلی او را به همراه همسرش «لیندا» به تصویر می کشد...

«ناخدا باربوسا» (راش) کشتي «ناخدا جک اسپارو» (دپ) به نام «مرواريد سياه» را در اختيار مي گيرد و بعدا به شهر پورت رويال حمله مي برد و «اليزابت سوان» (نايتلي) دختر فرماندار (پرايس) را مي ربايد. «ويل ترنر» (بلوم) دوست دوران کودکي «اليزابت» با «جک» متحد مي شود تا «اليزابت» را نجات دهند و «مرواريد سياه» را دوباره به چنگ آورند. اما نفريني باعث شده «باربوسا» و خدمه اش براي هميشه در پرتو هر نور مهتابي به اسکلت هايي زنده تغيير شکل يابند...

دختری ۱۹ ساله که به همراه مادر خواننده اش در نیویورک زندگی میکند، قصد دارد تا پدر گمشده اش را که روزگاری در لندن زندگی میکرده پیدا کند. او به محض ورود به لندن متوجه تفاوت دو نوع زندگی در لندن و نیویورک میشود...