تحليل گر سابق سيا، «جک رايان» (فورد) که همراه همسر و دخترش براي تعطيلات به لندن رفته، در جريان يک درگيري خياباني يکي از تروريست هاي ارتش آزاديبخش ايرلند را به قتل مي رساند و پس از بازگشت به امريکا، هدف انتقام سازمان قرار مي گيرد.
در شب هالووین ده نوجوان تصمیم می گیرند برای پارتی به خانه ای دور افتاده و متروک بروند. شایعه هایی درباره این خانه وجود دارد که خانه بر روی مسیری شیطانی و جریانی زیرزمینی ساخته شده است. آنها دور آینه ای جمع می شوند و با این کار خود نیروهای شیطانی را بیدار می کنند...
"آل باندی" فروشنده کفشهای زنانه ای است که زندگی مصیبت باری دارد. او از کار خود متنفر است. همسر او زنی تنبل و پسرش بسیار بی عرضه است (مخصوصاً در ارتباط برقرار کردن با دختران) و همچنین دختری با عقاید تیره و تار دارد. محوریت سریال بر روی این خانواده و ماجراهای جالب و خنده داری است که برایشان اتفاق می افتد...
یک پسر نوجوان در کابوس هایش توسط «فردی کروگر» فراخوانده می شود تا به قتل های زنجیره ای او در دنیای واقعی ادامه دهد...