در میانه های شب، معاون "فیلیپه دوبای" دوست قدیمی خود "خاویر مارچل" را با اخبار نگران کننده ای از خواب بیدار می کند، او "سرانو"، قاچاقچی بزرگی که ارتباطات زیادی با مقامات دارد را به قتل رسانده است...
پاريس، سال 1942. «روبر کلاين» (دلون)، دلال عتيقه، از پيدا کردن يک روزنامه ي عبري زبان در صندوق پستي اش يکه مي خورد و برآشفته از اين که اين ماجرا باعث جلب توجه پليس مي شود؛ پي مي برد که «روبر کلاين» ديگري نيز وجود دارد که احتمالا يهودي است و اکنون ناپديد شده است.