داستان سریال حولمحور یک دختر جوان بهنام سابرینا میچرخد که در آستانهی تولد شانزده سالگیاش قرار دارد ، به همین دلیل او باید بین دنیای جادوگری و خانوادهاش و یا دنیای انسانی و دوستانش یکی را انتخاب کند ، اما در این بین مشکلات زیادی برایش به وجود میآید...
"کوئینتین کولدواتر" دانش آموز نابغه ای است که در کالج Brakebills برای یادگیری علوم جادویی ثبت نام کرده است. این کالج به طور سری تحت نظر دانشگاه نیویورک می باشد. در ادامه کوئینتین و دوستانش متوجه می شوند که دنیای تخیلی سحر و جادو که آنها در کودکی راجع به آن خوانده بودند، واقعیت دارد و برای بشریت نیز بسیار خطرناک می باشد...
قهرمان سریال لیو مور (رز مکلور)، یک دانشجوی پزشکی است که در مییابد زامبی بودن مزایایی دارد و از آنجایی که می تواند از مغز انسان ها تغذیه کند تا کنترل خودش را به دست بگیرد، تصمیم می گیرد به پلیس ها از این راه کمک کند و ماجراهای جالب و تازه ای را تجربه کند...
سريال در آينده و جایی اتفاق میافتد که سازمان پليس از ربات های شبه انسانی در انجام ماموريت ها کمک ميگيرد. داستان سریال در سال 2048 میلادی از جایی آغاز میشود که بعد از حمله بسیار شدیدی که به اداره پلیس شده مامور پلیسی به نام JOHN KENNEX (با بازی Karl Urban) بعد از 17 ماه از کما خارج شده و متوجه میشود که علاوه بر اینکه دوست و همکارش ANNA MOORE(با نقش آفزینی Mekia Cox) از دست داده یک پای او نیز قطع شده و به جای آن عضو مصنوعی دیجیتالی با فناوری بالا به او پیوند داده شده است... این سریال توسط جی. اچ. وایمن برای برادران وارنر و بد روبات خلق شده است. جی. اچ. وایمن،جی. جی. آبرامز و برایان بورک هر سه کارگردانان این سریال هستند.
نیک مالوی یک پزشک هست که در اورژانس کار می کند اکنون او درگیر یک پروژه هست افرادی قصد دارن که به آن پروژه دست پیدا کنند اکنون نیک باید …
با زیرنویس چسبیده
آلکس، پس از تماشای فیلم Grave Encounters در نقدی که از این فیلم بر روی سایت یوتیوب قرار می دهد، امتیاز 1 از 4 به آن می دهد و اعلام می کند اتفاقات فیلم حقیقت ندارد. اما پس از مدتی چندین ایمیل ناشناس برای او ارسال می شود که حاوی اسراری درباره این وقایع هست و در ادامه آلکس مجبور می شود با حقیقت وحشتناکی مواجه شود!
دو برادر به دنبال پدر گمشده شان هستند، مردی که آنها را بزرگ کرده و به آن دو آموزش داده که چگونه در مقابل نیروهای ماورای طبیعی بجنگند...