داگ هفرمن زندگی خوبی دارد. یک زن زیبا به اسم کری، یک تلویزیون بزرگ که با دوستانش برنامههای تلویزیونی رو تماشا میکند. این خوشی ها ادامه دارد تا اینکه پدر کری (پدر زنش) که دیوانه و عصاب خورد است پیش آنها می آیند...
با زیرنویس چسبیده
«رابی» خواننده و «جولیا» مستخدم، هردو قرار است با دو نفر دیگر ازدواج کنند. اما سرنوشت به آنها کمک می کند یکدیگر را بیابند ….…