داستان بر محور يک شرکت است که آرزوهاي خود را به مردم به دنبال يک روز به دور از زندگي عادیشان را اعطا مي کند.
چين، سال 859 ميلادي. دو فرمانده نظامي، «ليو» (اندي) و «جين» (کانشيرو)، مأموريت يافته اند تا رهبر يک گروه ضد دولتي معروف به «خنجرهاي پرنده» را دستگير کنند. با گزارش يک خبرچين سرو کار اين دو به گيشاخانه اي مي افتد که در آن يکي از مظنونان، يعني رقاصه اي نابينا به نام «مئي» (زي يي) مشغول کار است...