"کوئینتین کولدواتر" دانش آموز نابغه ای است که در کالج Brakebills برای یادگیری علوم جادویی ثبت نام کرده است. این کالج به طور سری تحت نظر دانشگاه نیویورک می باشد. در ادامه کوئینتین و دوستانش متوجه می شوند که دنیای تخیلی سحر و جادو که آنها در کودکی راجع به آن خوانده بودند، واقعیت دارد و برای بشریت نیز بسیار خطرناک می باشد...
داستان در مورد دکتر “William Rush” لس آنجلسی است که مشتریان بسیار خاص پولدار و با اسرار فراوان دارد و...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
زمانی که موجودات فضایی به زمین حمله می کنند انسانها رباط های غول پیکری تولید می کنند و سوار بر آن به جنگ با موجودات فضایی می روند و...
داستانِ رقاصی با بیماری اختلال چند شخصیتی که در تلاش برای حفظ شخصیت اصلیِ خودش است و در این راه با روان شناسی آشنا میشود تا رمز و راز ارواحی که تسخیرش کردند و کشف کنند…
سريال در مورد دو مأمور سرويس مخفي آمريكا "مايكا برينگ" و "پيتر لاتيمر" است كه براي انجام مأموريت به انبار شماره 13 كه محلي مخفي و دور افتاده و متعلق به دولت براي نگهداري از اشياء غيرطبيعي با خاصيت مامورائي است اعزام ميشوند. آن ها وظيفه دارند كه اشياء گمشده را برگردانند و اشيائي كه هنوز كشف نشده است را پيدا كنند و به انبار شماره 13 منتقل كنند.
دو برادر به دنبال پدر گمشده شان هستند، مردی که آنها را بزرگ کرده و به آن دو آموزش داده که چگونه در مقابل نیروهای ماورای طبیعی بجنگند...
داستان این سریال علمی تخیلی درام به این شکل شروع می شود که ما شاهد ناپدید شدن افرادی در زمانهای مختلف در کشورهای مختلف و با نژادهای مختلف هستیم .این افراد که تعدادشان ۴۴۰۰ نفر است در یک روز به خصوص دو باره و یکجا در یک نقطه از خاک امریکا ظاهر می شوند و در بین از انها دختر بچه ای که ۸۰ سال پیش ناپدید شده بود تا سیاهپوستی که در دهه ۵۰ غیب شده بود وجود دارند .این افراد که هیچ خاطره ای از انچه بر انها گذشته ندارند توسط ما مو رین به قرنتینه برده میشوند و بعد از مدتی ازاد میشوند .. و حالا از این به بعد شاهد مواجه این افراد با دنیایی جدید می شویم که هیچ تناسخی با ان ندارند …. زنی که ۱۲ سال پیش که دختری چند ماهه داشت غیب شده و اکنون دختر خود را ۱۲ ساله میبیند که دیگر او را نمی شناسد و خود را دختر زنی میداند که شوهرش بعد از ناپدید شدن او با ان ازدواج کرده . مرد سیاهپوستی که به خانه خود باز میگردد و به جای خانه خود پلی عظیم الجثه را میابد و خلاصه هر از این افراد انگار چیزی را از دست داده اند ولی …. انها انگار در طول غیبت خود انگار چیزهایی نیز به دست اورده اند . مثلا دختر کوچولی ما می تواند اینده را پیش بینی کند یا پسر جوانی می تواند انسانها را احیا کند یا بمیراند...