مانتا استار یک مهروی جنوبی است که با ناز و نعمت پیش از جنگ داخلی در جنوب آمریکا بزرگ شده، اما پس از مرگ پدرش زمانی که متوجه میشود مادرش سیاهپوست بوده است، دنیایش نابود می شود ...
دو برادر، "بن" و "کلینت"، به دامدارانی که از تگزاس به مونتانا می روند می پیوندند. در راه تگزاس، آنها "نلا" را از دستان سرخپوستان آزاد کرده و او تصمیم می گیرد آنها را همراهی کند. "بن" و "نلا" به هم علاقه مند می شوند اما او به میزانی که "نلا" می خواهد جاه طلب نیست و...
"جف وبستر" ماجراجویی مصمم هنگام حرکت گله اش به سمت داوسن با کلانتری فاسد به نام "گنون" درگیر می شود و...
« آرتور كودى جارت » ( كاگنى ) ، آدمكش روان پريش و سر دستهى گروهى از تبهكاران ، به زندان افتاده است . كارآگاهى ( اوبراين ) با ظاهر مبدل در زندان هم سلول او مىشود تا اطلاعاتى دربارهى گروه « جارت » به دست آورد .
در بحبوحه جنگهاى داخلى امريكا .« مايك مكوم » ( فلين ) را ، به رغم شجاعتهايش ، از ارتش شمالى ها بيرون مىاندازند و او هم آرام آرام به كارهاى خلاف روى مىآورد . تا اين كه به نوادا مىرود و پس از راه انداختن قمارخانهاى بزرگ با مردى به نام « استنلى مور » ( بنت ) در معدن نقره ى او شريك مى شود .
یتیمی که توسط همسایه خود بزرگ شده، توسط کابوس هایی از سختی های دوران کودکی و قتل خانواده خود مورد آزار و اذیت قرار می گیرد...
سارق بدنام "روی ارل" پس از رهایی از زندان توسط رئیس سابق خود استخدام می شود تا به گروهی از تبهکاران بی تجربه در سرقتی بزرگ در کالیفرنیا کمک کند و...
وقتی دو برادر هر دو به یک شرکت حمل و نقل می پیوندند در آن دیگری به دروغ، به عنوان قاتل صاحب آن جا متهم می شود.