یک هیولا تلاش می کند تا آخرین خانواده زنده روی زمین را نابود کند، اما متوجه می شود که عاشق دختر زیبای آنها شده است...
« آرتور كودى جارت » ( كاگنى ) ، آدمكش روان پريش و سر دستهى گروهى از تبهكاران ، به زندان افتاده است . كارآگاهى ( اوبراين ) با ظاهر مبدل در زندان هم سلول او مىشود تا اطلاعاتى دربارهى گروه « جارت » به دست آورد .