وقتی نیروهای آلمانی وارد پراگ می شوند، "دکتر بوماچ" به انگلستان فرار می کند. دختر او "آنا" موفق به فرار می شود تا به پدرش بپیوندد اما گشتاپو موفق به ربودن هر دوی آنها و بازگشت به برلین می شود...
« خانم فروى » ( ويتى ) ، پيرزن به ظاهر بی آزار و متين هنگام سفر با قطارى كه از اروپاى مركزى عازم انگلستان است، ناپديد میشود و « آيريس » ( لاك وود ) دخترى كه تازه با او در قطار آشنا شده نگران شده و به جست و جويش میپردازد.