سام (برادریک) در شهر کوچکی در ایالت نیوانگلند زندگی میکند او از زندگی خود راضی نیست. روزی نامزدش، لیندا (پرستن) به او میگوید به شخص دیگری علاقهمند شده است و میخواهد به نیویورک برود. سام از این حرف او بسیار متعجب میشود و نمیخواهد لیندا را از دست بدهد. برای همین پس از این که لیندا به منهتن میرود او هم به دنبالش به منهتن میرود...
سالمندان برای دیدار با بستگان خود به زمین باز می گردند. آیا همه آنها تصمیم خواهند گرفت به سیاره ای که در آن هیچ کس پیر نمی شود برگردند یا وسوسه خواهند شد که دوباره روی زمین بمانند؟..
ریچل سامستات (مریل استریپ)، منتقد مواد غذایی در نیویورک، مارک فورمن (جک نیکلسون)، ستون نویس روزنامه واشنگتن دی سی. آن دو عاشق هم می شوند و ریچل شغل خود را رها می کند و به زندگی با مردی می رود که خود را برای ازدواج نا مناسب می بیند...
«والتر فیلدینگ» و همسرش به دنبال یک خانه ی جدید هستند، اما توانایی مالی بالایی ندارند. طولی نمی کشد که آن ها با یک پیرمرد آشنا می شوند که یک خانه ی بزرگ کاخ مانند را با قیمتی ارزان به آن ها می فروشد. اما بعد از نقل مکان به خانه جدیدشان، این کاخ فرو می ریزد. با این حال آن ها نا امید نشده و تصمیم می گیرند دوباره آن را بسازند...
گروه کوچکي از موجودات فضايي خانه اي را در فلوريدا اجاره مي کنند و تعدادي محفظه ي «پيله» مانند را از بستر دريا بالا مي کشند. در اين «پيله» ها اجسام خشک شده ي موجودات فضايي ديگري قرار دارد که حالا با تجديد حيات به سياره شان منتقل خواهند شد. در اين بين تعدادي سالمند از استخر سرپوشيده ي همان خانه استفاده مي کنند. و در کمال شگفتي احساس مي کنند که جوان شده اند...
در دهه 1930، مردی صادق و خوش قلب مجبور می شود برای تامین هزینه های پزشکی مادر روان رنجور خود به زندگی جنایتکارانه روی بیاورد...
اوايل قرن بيستم «جان ريد» (بيتي)، روزنامه نگاري راديکال، رابطه اي پرفراز و نشيب با نويسنده اي به نام «لوييز برايانت» (کيتن) دارد.«ريد»، هم چنين با گروهي از شخصيت هاي سرشناس معاصر خود برخوردها و رفت و آمدهايي داشته است.
با زیرنویس چسبیده
Saturday Night Live مشهور به اس ان ال، نام یک برنامهٔ زندهٔ کمدی پرطرفدار است که از شبکهٔ ان بی سی پخش میگردد.
جزیرهای کنار سواحل نیوانگلند، تابستان سال 1942. نوجوانی بهنام «هرمی» (گریمز) وقتش را با دو دوستش، «اوسی» (هاوسر) و «بنجی» (کونانت) میگذراند. کنجکاویهای آنان با پیدا کردن یک کتابچه راهنما تحرک میشود و رویاهای «هرمی» در وجود زنی بهنام «دوروتی» (اونیل) تجسم پیدا میکند که شوهرش به «هرمی» در وجود زنی بهنام «دوروتی» (اونیل) تجسم پیدا میکند که...