فیلمی بر اساس داستان واقعی، درباره ی زنی نیکوکار و فداکار به نام کریستینا نوبل، کسی که دوران کودکی بسیار سختی را در کشورش ایرلند گذراند و طِی اتفاقاتی، به شهر سایگون ویتانم مهاجرت کرد و در آنجا جز افراد نیکوکار و مدافع حقوق کودکان شد...
با زیرنویس چسبیده
«باربارا کاوت» (دنچ) سال هاست که در يک مدرسه ي بريتانيايي تدريس مي کند. «شبا هارت» (بلانشت) مورد توجه «باربارا» قرار مي گيرد و اين دو خيلي زود دوست مي شوند. تا اين که يک شب که «باربارا» تا ديروقت در مدرسه مانده شاهد صحنه اي مي شود که نمي بايست مي ديد. حالا او چيزي را مي داند که افشايش ممکن است زندگي خانوادگي «شبا» را به خطر اندازد...
مردی جوان مبتلا به فلج مغزی و گفتار تقریباً نامفهوم است. به نوعی، روری مایکل را درک می کند و او را تشویق می کند تا زندگی خارج از خانه را تجربه کند.