خانواده میلر پس از بازگشت از تعطیلات، متوجه می شوند به خانهشان رخنه شده است. پس از تمیزکاری، آنها به زندگی عادی ادامه می دهند، اما همچنان حس میکنند یکجای کار میلنگد....
داستان درمورد پدری هست که بعد از طلاق گرفتن از زنش می خواهد از شهر نیویروک به حومه شهر نقل مکان کند تا بتواند زندگی بهتری را برای دختر 16 ساله اش فراهم کند و...
سریال درباره ی مقامات دولتی عجیب و غریب یه شهر توی ایالت ایندیانای آمریکاست که با اجرایی کردن یه سری پروژه سعی دارن که شهرشون رو تبدیل به شهر بهتری بکنند و …
با زیرنویس چسبیده
مردی ضعیف وقتی که پی می برد به خاطر کلاه برداری باید به زندان برود، وحشت می کند. او از یک معلم هنرهای رزمی کمک می گیرد تا برای روبرو شدن با زندانی هایی که احتمالا با او نمی سازند، آماده شود...
با زیرنویس چسبیده
جواني هجده ساله به نام «برايان» ( بردی کوربت ) به ياد مي آورد که در سال ۱۹۸۱، در هشت سالگي در باراني سيل آسا از هوش رفته و پنج ساعت بعد در زيرزمين خانه شان چشم باز کرده است. او با ديدن عکسي به ياد دوران هم بازي بودنش با پسر بچه اي به نام «نيل» مي افتد و با او تماس مي گيرد و به اين ترتيب سرانجام در مي يابد که در سال ۱۹۸۱ چه اتفاقي براي او و «نيل» ( جزف گوردن لویت ) رخ داده است...
این سریال داستان کمدی مرد جوانی است به نام مایکل که به تازگی همسر خود را از دست داده و باید به تنهایی از پسر ۱۳ساله خود مراقبت کند. اما این تنها گوشه کوچکی از مشکلات اوست. او عضوی از یک خانواده بزرگ است که اکنون به دلیل مشکلات اقتصادی در حال از هم پاشیدن است. مایکل وضیفه دارد اعضای خانواده را در کنار یکدیگر نگه دارد اما هر یک از این اعضا به شکلی دیوانه اند. از اینجا سیر کمدی بی نظیر سریال آغاز می شود.
جان مایه اصلی داستان حول زندگی شخصی و کاری کارمندان، پرستاران و دکترهای یک اتاق اورژانس میگذرد. این سریال در سال های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۹ پخش شده است و داستان آن براساس زندگی واقعی "مایکل کرکتون" است که در سال ۱۹۷۴ پزشک یار یک بیمارستان بود. ER مخفف عبارت Emergency room به معنی اتاق اورژانس است. این سریال در مدت ۱۵ سال پخش مداوم هیچگاه از بازدید آن کاسته نشد و با کسب امتیاز ۸ از دید مخاطبان به کار خود پایان داد. نکته جالب توجه درباره این سریال حضور کلکسیونی از بازیگران و سوپر استار های معروف هالیوود در نقش های مختلف و به عنوان مهمان است.
خلافکار خشن، «دانيل لوکاس» (نولتي) که تازه از زندان آزاد شده و تصميم گرفته زندگي سالمي داشته باشد، به بانکي در تاکوماي ايالت واشينگتن مي رود تا پول هايي را که در زندان به دست آورده به حسابش بگذارد. اما «ند پري» (شورت) مجرمي تازه کار که قصد سرقت از بانک را دارد، او را گروگان مي گيرد.
پليس روسي، «ايوان دنکو» (شوارتسنگر) و افسر نه چندان مقرراتي اداره ي پليس شيکاگو، «آرت ريدزيک» (بلوشي)، با کمک هم به مقابله با قاچاقچيان بين المللي مواد مخدر مي پردازند.
با زیرنویس چسبیده
«جوئل» ( کروز ) جواني است صاف و ساده با آرزوهايي بزرگ براي آينده اش که با پدر ( پراير ) و مادر ( کارول ) مصلحت انديش و معقولش در حومه ي شيکاگو زندگي مي کند. پدر و مادر به سفر مي روند و «جوئل» شروع مي کند به لذت بردن از تنهايي و آزادي اش در خانه ي شيک و خالي.