شخصیت داستانی "شرلوک هولمز" نخستین بار در سال ۱۸۸۷و توسط نویسنده و پزشک اسکاتلندی "آرتور کونان دویل" ساخته و پرداخته شد و در کتابها مطرح شد. "شرلوک هولمز" نام یک کاراگاه تخیلی و داستانی است که در اواخر سده ۱۹ و آغاز سده بیستم معرفی شد. كارآگاهي كه وجود خارجي نداشت، طرفداران پروپاقرصي در دنيا پيدا كرد به گونهاي كه صدها انجمن و گروه به طرفداري او در دنيا تشكيل و مجموعهاي از لباسهاي شخصياش در لندن در موزهاي نگهداري شد.
"جک مک کن" پس از پانزده سال جستجو و در نهایت پیدا کردن یک کوهستان طلا در سال 1925، تبدیل به یکی از ثروتمندترین مردان دنیا می شود. سالها بعد در سال 1945، او در جزیره خود در تجمل زندگی می کند. اما ثروتش آرامش را از او گرفته و گرفتار "هلن" همسر الکلی اش کرده است...
لس آنجلس. در اتاق هتلي، «پينک» (گلداف) ستاره ي راک در حالت خمودگي و رخوت نشسته است. پس زمينه ي اين دل مردگي به زندگي گذشته اش برمي گردد: او پدري داشته که در جنگ جهاني دوم کشته شده و مادري که «پينک» را زير سلطه ي کامل خود بزرگ کرده است...
یک جاسوس آلمانی بیرحم که سعی میکند با اطلاعات حیاتی درباره D-Day از بریتانیا خارج شود، باید وقت خود را با یک زن جوان و شوهر فلجاش بگذراند...
یک ستاره ی فیلم های ژانر وحشت پس از سال ها دوباره به نقش معروفش در یک بیمارستان روانی باز می گردد، اما...
"دنیل هرش" پزشکی یهودی و "الکس" زنی جوان هر دو درگیر یک مثلث عشقی با "باب الکین" جوان هستند.هر دو آنها ترجیح می دهند با این وضعیت کنار بیایند تا اینکه ریسک از دست دادن "باب" را بکنند.اما آخر هفته ای زمستانی در لندن بسیار متفاوت خواهد بود...
"جک کارتر" (کين) با شنيدن خبر مرگ برادرش، به زادگاهش نيوکاسل مي رود تا در مراسم تدفين او شرکت کند.در آن جا با "اريک" (هندري) که تازه از زندان آزاد شده آشنا مي شود و ماجراي مرگ برادرش را پي گيري مي کند...
ترم جديد يک دبيرستان شبانه روزي خصوصي، جايي در قلب انگلستان، آغاز مي شود. پسرها در خوابگاه مستقر مي شوند. مدير دبيرستان، «آقاي کمپ» (لو) معلم جديدي را معرفي مي کند و ظاهرا همه چيز روال عادي خود را پيدا مي کند...
زنی در زندگی خود انتخابهای اشتباهی کرده است. او با یک سارق که به زندان می افتد ازدواج کرده و صاحب فرزند می شود. او که تنها شده، وارد روابط بسیاری می شود اما در نهایت چیزی به دست نمی آورد...