اواخر قرن هجدهم. در شهري جنگ زده، گروه تياتري «هنري سلت» (پاترسن) مشغول اجراي ماجراهاي «بارون مونچهازن» است. ناگهان سروکله ي آدم عجيبي (نويل) پيدا مي شود که ادعا مي کند «مونچهازن» واقعي است. اهالي شهر به او کمک مي کنند تا گروه چهار نفره اش را بيابد و مانع از حمله ي نهايي ترک ها شود...
سریال بله آقای وزیر ، مجموعه ای طنز گونه است که در آن یک وزارتخانه ساختگی به نام «وزارت امور اداری» که مانند همه وزارتخانهها در دنیای واقعی باید شخصی به نام وزیر در رأس آن باشد را تصور کنید. این وزیر هم مانند همه وزراء معاون و منشی دارد و در جایگاه یک مسئول با طرحها و ایدههای بلندپروازانهای وارد کار میشود غافل از اینکه نظام اداری و کارمندانی که در این دستگاه جا خوش کردهاند همه نوع کاری میکنند تا بقای خود را تضمین کنند و در این راه در کسوتی ظاهرالصلاح و دلسوزانه به وزیر نزدیک میشوند اما آنچه که حاصل میشود نتیجه معکوسی بر جای میگذارد. کارمندان ارشد دستگاه و تشکیلات اداری حاضر نیستند به وزیر میدان دهند و از درآمدهای کلانی که به واسطه جایگاهشان به جیب میزنند چشمپوشی کنند. افکار وزیر و گرایشهای حزبی او به علاوه بلندپروازیهایش با منافع این کارمندان در تضاد قرار میگیرد و هر کسی میکوشد در این تنازع بقا پیروز میدان باشد.
با زیرنویس چسبیده
استانبول، سال 1970. «بيلي هيز» (ديويس)، دانشجوي امريکايي، به دليل هم راه داشتن دو کيلو حشيش در فرودگاه دستگير مي شود و پس از يک تلاش ناموفق براي فرار، به زنداني مخوف منتقل مي شود. او که به چهار سال حبس محکوم شده، سعي مي کند تا خود را با شرايط سخت آن جا وفق دهد...
خبرنگار مستقل "پیتر میلر" پس از خواندن دفتر خاطرات یک مرد یهودی که دست به خودکشی زده، در مورد یک افسر سابق اس اس که در دوران جنگ جهانی دوم یک اردوگاه کار اجباری را اداره می کرده دست به تحقیق می زند. او در نهایت متوجه می شود او عضو سازمانی قدرتمند متشکل از افسران سابق اس اس است...
فیلم داستان ماجراهای یک فروشنده قهوه در اروپا را تعقیب می کند.بازیگران زیادی در نقشهای مختلفی بازی کرده و به فیلم حالتی نمایشی داده اند...
"دکتر آنتون فیبس"،یک دکتر،دانشمند،موسیقیدان و محقق کتاب مقدس است که تصمیم دارد از نه پزشکی که فکر می کند در مرگ همسرش مقصر هستند انتقام بگیرد...
"کنتس الیزابت" سالخورده به همراه معشوقش "کاپیتان دوبی" با خشونت بر اروپای قرون وسطی حکمرانی می کند. او متوجه می شود خون دختران جوان جوانی اش را حفظ می کند به همین دلیل از "دوبی" می خواهد دختران جوان را برباید و...
"هنری هشتم" پادشاه انگستان، همسر خود "کاترین" را به دلیل ندادن وارثی (فرزند) به او ترک کرده و سراغ "آن بولین" جوان و زیبا می رود...
ترم جديد يک دبيرستان شبانه روزي خصوصي، جايي در قلب انگلستان، آغاز مي شود. پسرها در خوابگاه مستقر مي شوند. مدير دبيرستان، «آقاي کمپ» (لو) معلم جديدي را معرفي مي کند و ظاهرا همه چيز روال عادي خود را پيدا مي کند...