پس از مرگ همسرش در شب ازدواجشان،"جودی" تصمیم می گیرد به ارتش بپیوندد. او به مقر ناتو در اروپا منتقل شده و با "هنری" فرانسوی آشنا می شود...
سن فرانسیسکو. «جو کلى» ( لمون ) با «کرستن آرنسن» ( رمیک ) آشنا میشود و خیلى زود با او ازدواج میکند. « جو » عادت به نوشخوارى دارد و ظرف چند ماه « کرستن » را نیز معتاد به الکل میکند...
داستان سریال در مورد مردم عادی می باشد که ناگهان در خود به قدرت فوق العاده و غیر طبیعی پی میبرند.داستان به طور معمول با یک پیچ و تاب و کنایه دار همراه است .