داستان در مورد یک پزشک مشهور است که چیزی از روابط اجتماعی نمی داند. او مریض ها را به خاطر پیشرفت دانش پزشکی (خودش) درمان میکند و اصلا به خوب شدن مریض اهمیت نمیدهد...
ورونیکا مارس بعد از به قتل رسید بهترین دوستش و خلع پدرش از سمت کلانتر، تمام عمر خود را صرف کشف و پرده برداری از اصرار مرموز شهر Neptune میکند.
داستان سریال درباره زندگی کاری و خانوادگی دو پزشک جراح پلاستیک مشهور در میامی می باشد. این دو پزشک بعضا از لحاظ شخصیتی کاملا متفاوت هستند. دکتر ""شان مکنامارا" دکتری ماهر و متخصص است که مرد خانواده است، کم حرف و تو دار و صادق است و به اصول پزشکی وفا دار است. در مقابل دکتر " کریسشن تروی" زرنگ و پول پرست است، با زنان بسیاری ارتباط دارد و چندان به اصول پزشکی و حرفه ای پای بند نیست، او حتی حاضر است به همکار خود دروغ بگوید و چهره مجرمی تحت تعقیب را در مقابل در یافت مبلغی هنگفت عوض نماید ، او با زنانی که خود و همکارش چهره یا بدن آنها را زیبا یا اصلاح کرده ، هم بستر می شود و برای خلق دوباره چنین زنان زیبایی بر خود درود می فرستتد...
«لي» (کريستال) تبليغات چي يک کمپاني فيلم سازي هاليوودي، موقع معرفي يکي از محصولات پر خرج و پر سر و صداي شان به خبرنگارها، مستأصلانه تلاش دارد که حقايقي را از چشم و گوش شان پنهان نگه دارد...
داستان سریال " اسمالویل " پس از بارش شهاب سنگ در شهر کوچک مدیاراک اتفاق می افتد که مردمان شهر قدرت های ماوراءطبیعی پیدا میکنند.همان زمان زوجی که بچه دار نمیشوند در همان شهر کودکی را پیدا میکنند و تصمیم به بزرگ کردن آن میگیرند.کودکی به نام کلارک با بازی " تام ولینگ " که در گذر زمان متوجه قدرتهای استثنایی و ماوراءطبیعی خود میشود. سریال ده فصلی " اسمالویل "از موفقترین سریال های امریکایست که " تام ولینگ " در کنار " آلیسون مک " و " مایکل روزنبام " نقش آفرینی میکند .
با زیرنویس چسبیده
داستان فیلم چند سال قبل از فیلم اول اتفاق می افتد و به زمانی بازمی گردد که "کاترین" برای اولین بار "سابستین" را ملاقات کرد...
اين سريال داستان گروه زبده و كاركشته "بررسي صحنه جنايت" اداره پليس ميباشد كه با توانايي و تجربه افراد خود ، با كمترين شواهد و سر نخ هاي موجود ، پرده از رازهاي مخوف هر پرونده برميدارند...
داستان در مورد سه دختر است که از سوء استفاده های جنسی خسته شده اند و تصمیم می گیرند از پسران مدرسه انتقام بگیرند...
زمانی که دوست نیکول، برد، او را یک ماه قبل از برگزاری مراسم جشن تنها میگذارد، او و همسایهاش چیس با هم وانمود می کنند که یک زوج هستند...