بیلی جان قاتلی تحت تعقیب توسط جایزه بگیری به نام بن بریگاد دستگیر شده و به شهر سانتا کروز برای اعدام برده می شود.در میانه راه او زنی را از حمله سرخپوستها نجات داده و از دو راهزن برای ادامه سفرش در خواست همراهی و کمک می کند.از طرفی بیلی برادر فرانک در تعقیب آنهاست...
مزرعه دارى به نام « دان اوانز » ( هفلين ) به دليل خشك سالى طولانى از عهدهى تأمين معاش خانوادهى خود برنيامده است . او به دويست دلار براى حفر يك چاه نياز دارد و اين پول را در قبال كمك به انتقال ياغى بدنام ، « بن ويد » ( فورد ) به زندان يوماى آريزونا دريافت خواهد كرد...
یک غریبه در مقابل گله داری بزرگ و پسر دیوانه او قرار گرفته و برای بزرگترین رقیب او مشغول بکار می شود...