با زیرنویس چسبیده
پسرک کوچکی که در نوشتن نامهاش به بابا نوئل مرتکب اشتباه املایی بزرگی شده بود، ناخواسته باعث آمدن جک بلک شیطانصفت شد تا شادیهای کریسمس را به کام همه تلخ کند.
سام لودرمیلک یک الکلی است و در حال بهبودی می باشد. اگرچه او نوشیدنی خود را تحت کنترل دارد، اما لودرمیلک متوجه می شود که وقتی زندگی شما به هم ریخته است، درست شدن اوضاع به این راحتی ها نیست و...
با زیرنویس چسبیده
یک زن جوان نامزدش را برای تعطیلات شکرگزاری به خانه می آورد. او قصد دارد در این فرصت به خانواده اش بگوید که...
داستان سریال بر روی گروهی از افراد متمرکز است که تاریخ تولدشان یکی می باشد و به صورت تصادفی زندگیشان در راه های مختلف به هم گره می خورد. جک و ربکا زوج جوانی هستند که در پترزبورگ منتظر به دنیا آمدن سهقلویشان می باشند. کوین بازیگر موفق و خوشتیپ تلویزیون می باشد که از زندگی مجردی خسته شده است. رندال نیز تاجری است که در کودکی پدرش او را در یک ایستگاه آتش نشانی رها کرده بود و اکنون دارای یک همسر و دو دختر است...
با زیرنویس چسبیده
«ریچ» (اوون ویلسن) و «فرد» (جیسن سادیک) دو دوست صمیمیاند، و هردو چندین سال است که ازدواج کرده اند. اما وقتی که این دو مرد در خانه از خود بیقراری و بی حوصلگی نشان می دهند، همسرانشان تصمیم میگیرند تا یک هفته به شوهرانشان اجازه دهند تا هر کاری که دلشان می خواهد انجام دهند، بدون اینکه مورد مواخذه یا کوچکترین سوالی قرار بگیرند. این موضوع در ابتدا شبیه یک رویا برای ریک و فرد می باشد. اما آنها به زودی متوجه می شوند که رویایی که آنها از زندگی مجردی داشتند به طور فاحش و البته خنده داری با جهان واقعیت فرق دارد...
«بن» (فالن)، معلم دبيرستان، با «لينزي» (باريمور) که کسب و کار موفقي هم دارد، آشنا مي شود. «بن» و «لينزي» در ظاهر وجه مشترکي ندارند، ولي به هرحال با هم جور مي شوند و رابطه ي عاطفي عميقي بين شان به وجود مي آيد. اما از شر و شور رابطه شان که کاسته مي شود، «لينزي» تازه پي مي برد که عشق واقعي زندگي «بن» چيست: تيم بيس بال ردساکس بوستن.
«والت» (گرگ کينير) و «باب تنور» (مت دیمن) دوقلوهاي به هم چسبيده در رستوراني مشغول کارند و در شهرک ساکت و دل چسب شان زندگي بي دغدغه اي دارند. تا اين که رهسپار هاليوود مي شوند به اميد اين که «والت» به رؤياي بازيگر حرفه اي شدن خود جامه ي عمل بپوشاند...
با زیرنویس چسبیده
«هال لارسن» (بلک) آدم زن باره ي نفرت انگيزي است که به توصيه ي پدرش در جست و جوي زني ايده آل و رؤيايي در کلوپ هاي شبانه ول مي چرخد؛ ولي با هيپنوتيسمي مسخره ذائقه اش تغيير مي کند و به جاي ظاهر و فيزيک زنان متوجه «زيبايي درون» شان مي شود...
یک سلول پلیس(گلبول سفید) به نام جونز با کمک یک قرص سرماخوردگی تلاش میکند جلوی ویروسی که قصد کشتن فرانک (میزبان) را دارد بگیرد…
اون (لری دیوید) همه چی داره:یه زن دوست داشتنی،دوستای خوب،موفقیت کامل، خونه عالی...چه چیزی میتونه توی زندگی لری اشتباه پیش بره ؟...