عده ای از ابرقهرمان های تازه کار و آماتور باید از مردم شهر در مقابل یک جنایتکار خبیث با قدرت های ویژه ای که دارد، محافظت کنند...
داگ هفرمن زندگی خوبی دارد. یک زن زیبا به اسم کری، یک تلویزیون بزرگ که با دوستانش برنامههای تلویزیونی رو تماشا میکند. این خوشی ها ادامه دارد تا اینکه پدر کری (پدر زنش) که دیوانه و عصاب خورد است پیش آنها می آیند...