یک تحلیلگر شرکت کُره ای با ماشین یک مرد آمریکایی تصادف می کند و سپس متوجه می شود آن مرد رئیس جدیدش می باشد. او که خود در عشق و عاشقی بدشانس می باشد، شروع می کند با دادن درس هایی در مورد عشق به رئیسش، او را اغفال کند.
نایونگ دختر جوانی است که از مادرش و کارهای خجالت آورش و پدرش که زیادی خوب است، خسته شده است. تنها راه نجات از این وضعیت یک مسافرت می باشد، اما زمانی که پدرش خانه را ترک می کند و به کسی خبر نمی دهد، او مجبور می شود که دنبالش بگردد و...