فیلم داستان "تورا همیلتون" یک مشاور جراح است که به همراه شوهرش عازم جزیره ی دور افتاده شتلند می شوند. "تورا" جنب خانه اش در آنجا متوجه جسد یک زن جوان میشود که علائمی روی آن حک شده است. او بیخیال ماجرا نمیشود و در ادامه افسانه ای را کشف می کند که قبلاً هیچ کجا هیچ اشاره ای به آن نشده است...
شهر امبر و شهردار آن برای نسل های آینده دنیایی زیبا و روشن خلق کرده اند. اما اصلی ترین و قوی ترین ژنراتور شهر دچار مشکل شده و تمام لامپ های بزرگ شده شروع به روشن و خاموش شدن کرده اند. «لینا میفلیت» و «دون هارو»، دو نوجوان تصمیم به دنبال سرنخ های موجود برای گشودن راز قدیمی شهر می گیرند. هدف آنها کمک به خروج اهالی شهر قبل از خاموش شدن همیشگی لامپ هاست...