فیلم داستان زوجی متاهل در دهه 70 آمریکا است که تصمیم میگیرند برای اولین بار مکانی غیرقانونی را با مجوز دولت راه اندازی کنند...
با زیرنویس چسبیده
خداوند (فريمن) بر «اوان باکستر» (کارل)، نماينده ي کنگره ي امريکا ظاهر مي شود و به او فرمان مي دهد که براي آمادگي در مقابل سيلي عظيم که در پيش است يک کشتي بزرگ بسازد...
با زیرنویس چسبیده
در فوريه ي سال 1945 يکي از وحشتناک ترين نبردهاي جنگ جهاني دوم، در اقيانوس آرام و در جزيره ي کوچک ايووجيما رخ داد. در همان اوايل نبرد، پرچم امريکا در بالاي تپه ي سوريباچي برافراشته شد و عکسي از اين برافراشتن پرچم گرفته شد که به يکي از شمايل هاي تاريخ امريکا تبديل شد.
داستان در مورد یک پدر امريکايي به نام Stan Smith هست که در CIA کار ميکند و اکثر مواقع در توهم توطئه چینی به سر ميبرد .او دارای زن و يک دختر و يک پسر است و هم چنین يک موجود فضايي که به دور از چشم CIA در خانه اش نگه می دارد , و يک ماهي که سازمان CIA مغز يک اسکي باز معروف آلماني را در داخل سرش قرار داد و ماهی قادر به سخن گفتن شد و ...
با زیرنویس چسبیده
میچ، فرانک و بیان سه دوستی هستند که در مواجهه با زندگی واقعی و شخصی خود، از خواب و خیال بیدار می شوند. بنابراین پیشنهاد می دهد که آنها دوره های شبانه خود را در منزل جدید میچ در یک کمپ دانشجویی برپا کنند تا بدینوسیله به روزهای شیرین خود باز گردند...
کارآگاه سابق پلیس آدریان مانک که دچار اختلال و وسواس از قتل همسرش شده و در حال حاضر در مرخصی روانی از اداره پلیس سان فرانسیسکو قرار داره ، توسط دوستان خود و به کمک پرستارش سعی میکنه رئیس سابقشو متقاعد کنه که به او اجازه بده که به اداره پلیس برگرده تا بتونه با استفاده از حافظه قوی و توانایی های شگفت انگیزش پی به ماجرای قتل همسرش ببره و...
یکی از غول های رسانه ای از دنیا می رود و دارایی او به یکی از خویشان دورش، «لانگ فلودیدز» (سندلر)می رسد. اما «لانگ فو» جوانی ساده دل، شوخ و شنگ و مقداری خل و چل است که از شهر کوچکی می آید و حالا در نیویورک می خواهد به سبک خودش، کارهای بزرگی صورت بدهد.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«جک کامبل» (کیج) مردی است مجرد و معتاد به کار، که این بخت و فرصت در اختیارش گذاشته می شود تا ببیند اگر در کنار «کیت» (لیونی)، نامزد قدیمی اش می ماند، چه زندگی ای داشت.
ساوانا، اواخر دهه ي ۱۹۲۰. «رانولف جونو» (ديمن)، گلف باز قديمي حاضر مي شود که بار ديگر به ميدان مسابقه بيايد. چند روز پيش از آغاز رقابت ها، مرد مرموزي به نام «باگرونس» (اسميت) نزد «جونو» مي آيد و پيشنهاد مي کند که چرخ حامل چوب هاي گلفش را در زمين مسابقه حمل کند. «جونو» مي پذيرد و «باگرونس» در مسابقه کمک بسياري به او مي کند...
«آدامز هانتر» (ويليامز) جواني ناآرام است که در يک کالج پزشکي مشغول تحصيل مي شود، اما شيوه ي رسمي و برخورد سرد و حرفه اي پزشکان با بيماران را نمي پسندد و معتقد است که بيماران در رابطه اي اين چنين با پزشکان، بهبود نمي يابند. او پس از اخذ مدرک و شروع طبابت، رابطه ي عاطفي و درمان روحي را نيز با تجويز دارو هم راه مي کند و حتي گاهي اوقات به لودگي براي بيماران روي مي آورد.