داستان سریال درباره ی افسر نیروی دریایی Steve McGarrett هست که در پی قتل پدرش از محل خدمت به هاوایی برمیگرده . فرماندار هاوایی بخاطر سوابق خانوادگی اون مجوز راه اندازی گروهی برای مقابله با جرم و جنایت در هاوایی و همچنین پیگیری قتل پدرش رو میده .. اون یک گروه 4 نفره رو تشکیل میده و اختیارات نا محدودی که دارن به مقابله با خلافکاران اون جزیره میپردازن . در هر قسمت از سریال داستانی متفاوت جدا از داستان اصلی سریال دنبال میشه .
یه پلیس سابق شیکاگو به یه شهر کوچک در فلوریدا نقل مکان میکنه و به ناحیه پلیس اونجا می پیونده ولی این شهر کوچیک هم خالی از جنایت نیست...
سریال “Southland” در سال ۲۰۰۹ توسط شبکه NBC در هفت به روی آنتن رفت و نمایش موفقیت آمیزی داشت. علیرغم موفقیت این سریال NBC امتیاز پخش این سریال را از شروع پخش فصل دوم به کانال TNT فروخت ، داستان سریال در مورد گروهی پلیس است که هر کدوم در هر قسمت پرونده های مختلفی را بر عهده می گیرند، جذابیت اصلی سریال در لحن رئال و واقعی نهفته است که با توجه به فیلم برداری با دوربین دیجیتال و شیوه فیلم برداری با دست لحن رئال سریال بیشتر از بیش شده است. پلیسهای سریال هر کدام علاوه بر مشکلاتی که در اداره مواجه هستند در زندگی نیز با خانوادگی خود هم با مشکلاتی دارند...
با زیرنویس چسبیده
دو برادر که قرار است به بزودی به ویتنام اعزام شوند، برای آخرین بار همراه دوستانشان به یک سفر جاده ای آمده اند، اما در راه تصادف کرده و مجبور می شوند کلانتر محل را به صحنه تصادف بیاورند. از این رو حوادثی وحشتناک به وقوع می پیوندد و آنها به یک خانه در نقطهای دور افتاده برده می شوند و ...
داستان از آنجایی شروع می شود که پسر نوجوانی به نام "رایان اتوود" به همراه برادرش اقدام به سرقت ماشین میکند که بعد ازکمی تعقیب و گریز توسط پلیس دستگیر شده وبه زندان می افتد.
اين سريال داستان گروه زبده و كاركشته "بررسي صحنه جنايت" اداره پليس ميباشد كه با توانايي و تجربه افراد خود ، با كمترين شواهد و سر نخ هاي موجود ، پرده از رازهاي مخوف هر پرونده برميدارند...
پدری که نمی تواند سر قولهایش بماند در یک تصادف رانندگی کشته می شود. یکسال بعد او در قالب یک آدم برفی باز می گردد تا پیش از آن که برای همیشه برود، اوضاع را با پسرش روبراه کند...
سریال در مورد یه دکتر یا پزشک خانواده که دفتر کارش توی یه محله پایین و فقیر هست. این دکتر که اسمش “بکر” هست، آدم بد اخلاق و بدعنق و بدقلق و کم صبریه و دائم به همه چی ایراد میگیره و غر میزنه. کلا هم ۲ تا دوست داره یکیشون که یه دختره که یه کافه قدیمی رو اداره میکنه و بکر صبحانه و ناهارش رو اونجا میخوره دوست دیگرش هم یه مرد نابینا هست که بغل همون کافه، دکه روزنامه فروشی داره هرروز صبح بکر به این کافه میره، قهوه میخوره و سیگارش رو میکشه بعد میره سرکار. سریال حوادث اطراف این فرد رو نشون میده و نظریات “بکر” و غر زدنهاش و برخوردش با موضوعات مختلف رو بیان میکنه...
سریال Frasier توسط دیوید آنجل در سال ۱۹۹۳ ساخته شد و در سال ۲۰۰۴ به پایان رسید این سریال موفقیت های زیادی بدست آورد. موضوع این سریال از آنجا شروع می شود که دکتر Frasier پس از مدتها با پدر خود که قبلا یک افسر پلیس بوده به سیاتل بر میگردد و در یک شبکه رادیویی به عنوان روانپزشک مشغول به کار می شود و سعی می کند که زندگی خود را از نو بسازد ولی