با زیرنویس چسبیده
آمريکاي جنوبي، دهه ي 1750. يک کشيش ژزوييت به نام «گابريل» (آيرونز) وارد جنگلي بالاي آبشارهاي ايگو آتسو مي شود و به سرخ پوستان گوآراني بر مي خورد که قبل تر يکي از همکاران او را کشته اند. با اين حال قرارگاه هيأت مبلغان مذهبي سان کارلوس را راه مي اندازد...
کامبوج، سال 1975. با ورود خمرهاي سرخ به پنوم پن، «سيدني شابرگ» (واترستن)، خبرنگار آمريکايي، و ديگر روزنامه نگاران خارجي به يک اردوگاه جنگي منتقل مي شوند و شاهد اعدام عده اي از اسيران هستند. پس از آن که «ديت پران» (نگور)، راهنما و مترجم «سيدني» خمرهاي سرخ را متقاعد مي کند تا روزنامه نگاران را رها کنند، اين عده به سفارت فرانسه پناه مي برند.