برترین فیلم های دهه 80 از دیدگاه ایرانیان

 «کاکویی چان» باید گروهی اخاذ که بمب گذاری می کنند را متوقف کند، از طرفی دیگر دشمنان قبلی چان نیز، تصمیم به گرفتن انتقام دارند...

مردی پس از تحمل چهار سال زندان به جرم قتل زنی سالخورده از زندان آزاد می شود.او مدت کمی پس از آزادی احساسی دوباره برای دست زدن به قتلی دیگر پیدا می کند.پس از شکست خوردن در قتل یک راننده تاکسی او دست به فرار زده و با خانه ای روستایی که زنی به همراه مادر بیمار و برادر عقب افتاده خود در آن زندگی می کند می رود و...

بچه گربه ای بی خانمان به نام "اولیور" که در خیابانهای نیویورک سرگردان است به گروهی از سگهای بی خانمان که از دیگران دزدی می کنند می پیوندد.در این دنیای تبهکارانه او با دختری ثروتمند به نام "جنی" آشنا می شود و زندگی اش برای همیشه تغییر می کند...

«آن» با «جان» ازدواج کرده است، در حالی که جان با «کینتیا» رابطه دارد. زمانی که سر و کله ی دوست قدیمی جان، «گراهام» پیدا می شود اوضاع تغییر می کند. گراهام عادت دارد از مصاحبه اش با با زن ها فیلم بگیرد...

یک خانواده اروپایی که قصد فرار به استرالیا را دارند، به نظر می رسد در زندگی روزمره خود گرفتار شده اند. اما پشت چهره آرام و مورد احترامشان، آنها نقشه ای شیطانی را در سر دارند...

«پل هکت» (دان) يک شب محيط امن آپارتمانش را در منهتن ترک مي کند و براي ملاقات با دختري به نام «مارسي» (آرکت) به محله هاي پايين شهر نيويورک مي رود. در طول شب مجموعه اي از حادثه هاي عجيب و غير مترقبه به او ثابت مي کند که بهتر بود و در خانه اش مي ماند و تلويزيون تماشا مي کرد.

  «باوموردا» (مادرش)، ملکه ی شرور، مطلع می شود که قرار است کودکی از بین «دیکینی ها» باعث سقوط او شود، دستور قتل تمام زنان باردار را می دهد. اما «الورا»، یکی از نوزادان نجات می یابد و خانواده ی «ویلو» (دیویس) او را پیدا می کنند. «ویلو» و خانواده اش که از نسل مردمانی کوچک هستند، از ترس حمله ی ملکه تصمیم می گیرند کودک را به «دیکنی ها» برسانند.

تعدادی از نفرات گارد ملی امریکا را که در جنگ ویتنام از جنگیدن امتناع کرده بودند، بعنوان رزمایش به سرزمین های باتلاقی می برند و یکایک آنها به دست افرادی مسلح کشته می شوند…

لس آنجلس. اداره ي پليس. «کارآگاه مانتي» (رابينسن) به رغم مخالفت با روش هاي خشن «ماريون کبرا کوبرتي» (استالون) او را به خدمت مي گيرد تا با همکارش، «گونسالس» (سانتوني)، پرونده ي يک آدم کش زنجيره اي (تامپسن)، را که به تازگي شانزدهمين قرباني اش را بي دليل، به قتل رسانده، به عهده گيرند.

کارگزار جوان بورس، «باد فاکـس» (چارلی شین) باید میان معیارهای کار و زندگی پدرش و «قهرمان» وال استریت، «گوردون گکو» (داگلاس) یکی را انتخاب کند.