« پولا » ( مونرو )، « لوكو » « گريبل » و « شاتس پيج » ( باكال )، سه مدل بلوند نيويوركى، آپارتمانى اجاره مىكنند تا سه ميليونر پابه سن گذاشته را به تور بيندازند، اما در عوض به مردانى متوسط الحال دل مىبازند...
در سال 1160، یکی از بانوان دربار خود را به شکل همسر یک پادشاه در آورده و به همراه یک سامورائی وفادار از شهر خارج می شود. پس از این ماجرا سامورائی از پادشاه درخواست می کند به او اجازه ازدواج با زنی که نجات داده را بدهد. پادشاه به او این اجازه را می دهد، اما سامورائی متوجه می شود آن زن پیش از او ازدواج کرده و...
با زیرنویس چسبیده
با زیرنویس چسبیده
جنگلهاى افريقا . « الوييز كلى » ( گاردنر ) دختر نمايشگرى است كه در انتظار ورود كشتى بخار ، نزد شكارچى جذابى به نام « ويكتور مارسول » ( گيبل ) و گروهش مىماند . آن دو كمكم به هم علاقهمند مىشوند اما با ورود يك انسان شناس به نام « دانلد نوردلى » ( سيندن ) و همسر ظاهرا سرد ولى آتشين مزاجش ، روابط پيچيده مىشوند .
پاریس، اواخر قرن نوزدهم. "لوئیس" همسر یک ژنرال، گوشواره هایی که همسرش در مراسم ازدواج به او هدیه داده را می فروشد تا قرض خود را بپردازد. ژنرال بطور مخفیانه گوشواره ها را می خرد و آن را به معشوقه خود "لولا" می دهد. "بارون دوناتی" دیپلماتی ایتالیایی آنها را خریده و در بازگشت به پاریس با "لوئیس" آشنا می شود و...
"مارسلوس" در زمان مسیح یک تریبون بود. او مسئول گروهی می شود که ماموریت دارند مسیح را به صلیب بکشند. سپس لباس مسیح را به دست می آورد و پس از آن اتفاق دچار کابوسهای وحشتناکی می شود که...
داستان در مورد پسر جوانی است که ترس از این دارد که به برادر بزرگترش شلیک کرده است، درصورتی که برادرش ظاهر سازی کرده. اما ترس او دست از سرش بر نمی دارد و مجبور می شود به یک منطقه ساحلی شلوغ فرار کند و در آنجا با بطری هایی که جمع کرده است، پول به دست می آورد و...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
« شاهزاده خانم آن » ( هپبرن ) که براى تعطیلات به رم سفر کرده است از زندگى مبادى آداب و خشک دربارى خسته شده است. او شبى به تنهایى در شهر به گردش میرود و با خبرنگارى امریکایى به نام « جو » ( پک )، آشنا میشود.
با زیرنویس چسبیده
بندر پرل هاربر ، جنگ جهانى دوم . سرباز تازه وارد ، « رابرت ا . لى پرويت » ( كليفت ) ، از بوكس حرفهاى بيزار شده است و حاضر نيست كه بار ديگر داخل رينگ برود . پس از اين كه فرمانده جديد او « سروان هولمز » ( اوبر ) مىبيند « پرويت » به هيچ صورتى ديگر بوكس بازى نخواهد كرد به « گروهبان ميلتن واردن » ( لنكستر ) دستور مىدهد تا با سپردن كارهاى پست او را اذيت و خوار و خفيف كند...