با زیرنویس چسبیده
پیتر لافلر صاحب و گرداننده یک مجموعه ورزشی کوچک و رو به تعطیلی است. از سوی دیگر وایت گودمن که مرد ثروتمندی بوده و صاحب و مدیر یک مجموعه بزرگ ورزشی است قصد دارد مجموعه ورزشی پیتر را بسته و آنرا تخریب کند تا بجای آن یک پارکینگ برای اعضای باشگاهش بسازد...
با زیرنویس چسبیده
“آنا فاستر” هجده ساله مثل خیلی از جوانهای آمریکایی یک رویای قلبی دارد و آن دست یافتن به آزادی مطلق است ، چیزی که تمام هوش و حواس او را درگیر خود کرده است. اما آیا تنها فرزند رئیس جمهور آمریکا میتواند هر کاری که دلش می خواهد انجام دهد؟ زیرا جزئی ترین مسائل زندگی آنا توسط افرادی خبره و...
با زیرنویس چسبیده
بوگوتاي کلمبيا. يک روز دختري به نام «ماريا» (موره نو) با جوان زبان بازي به نام «فرانکلين» (تورو) آشنا مي شود. «فرانکلين» کاري را به «ماريا» پيشنهاد مي کند که هم از لحاظ مالي تأمين اش مي کند و هم فرصت سفر و گشت و گذار در اختيارش مي گذارد. اما اين کار متضمن آن است که نقش «محموله ي قاچاق» را بازي کند و به طور مخفيانه هرويين وارد خاک امريکا کند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«جيمي تادسکي» (ويليس)، قاتل مزدور سابق، از زندگي بزهکارانه اش کناره گرفته و در مکزيکو زندگي آرامي را با آشپزي و خانه داري سر مي کند. اما همسرش، «جيل» (پيت) کما کان دلش مي خواهد از راه هاي خلاف و هيجان انگيز زندگي شان را بگذرانند...
با دوبله فارسی
فیلم در مورد زنی است که احساس می کند پسر 9 ساله اش را گم کرده است، در حالی که تمام اطرافیان حتی شوهرش وجود فرزند او را انکار می کنند و بر این باورند که او این بچه را در خیالات خود ساخته است...
با زیرنویس چسبیده
با زیرنویس چسبیده
یئوجین و جی یئونگ دو دختر نوجوان که با هم دوست هستند، آرزوی سفر به اروپا را در سر می پرورانند. آن دو برای جمع کردن پول و رسیدن به هدف خود به شکلی حساب شده شروع به خودفروشی می کنند...
ايالات متحده، سال 1973. وقتي پخش جلسات استيضاح «نيکسن» از تلويزيون آغاز مي شود، «سام بيکلي» (پن) از رياکاري آشکار پرزيدنت، خشمگين مي شود. او پس از تماشاي گزارشي تلويزيوني درباره ي خلباني که هلي کوپترش را در زمين چمن کاخ سفيد فرود آورده، به فکر مي افتد هواپيمايي را بربايد و آن را به محل سکونت رئيس جمهور بکوبد.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
مکس و لولا دو سارق حرفه ای جواهرات هستند. آنها تصمیم دارند بعد از انجام آخرين کار خود که دزديدن يکی از الماسهای سه گانه ناپلئون است بازنشسته شوند. آنها پس از موفقيت در اينکار و فرار از دست استن لويد، مامور اداره آگاهی، عازم جزيره ای در دریای کارائيب می شوند. اما مکس پس از مدتی احساس می کند که این بازنشستگی زودهنگام مناسب حال او نيست. در همين زمان رئيس گانگسترهای جزيره نزد مکس آمده و به او پيشنهاد می دهد يکی ديگر از الماسهای سه گانه را از يک کشتی سرقت کند...