با زیرنویس چسبیده
یک مرد جوان به قابلیت سفر در زمان دست پیدا می کند. حالا او در تلاش است تا معمای قتل دوست دخترش را حل کند...
وقتی "جک قاتل" از ماشین زمانی استفاده می کند تا از زمان خودش فرار کند، "اچ جی ولز" او را تا قرن بیستم تعقیب می کند و...
"شریک تیموفیف" مدلی از یک ماشین زمان می سازد. بر حسب اتفاق یک مدیر ساختمان و یک سارق زیبا توسط ماشین به مسکوی قرن شانزدهم فرستاده می شوند و...
داستان انیمیشن يکسال بعد از اتفاقات سري انيمهاي شکل ميگيرد. بعد از سفري طولاني درون “خط دنياها” به خاطر اختراعي به نام “D-Mail”، پيغامي که به گذشته ارسال ميشود، “رينتارو اوکابه” به خط دنياي “اشتين گيت” ميرسد. جايي که هيچکدام از دوستان اون نميميرند و آيندهاي که SERN بر آن حکمراني ميکند، به دليل اختراع نشدن ماشين زمان، وجود ندارد. ولي بعد از مدتي، عوارض جانبي سفر به خط دنياهاي مختلف به سراغ “رينتارو” ميآيد. طولي نميکشد که اين عوارض باعث ناپديد شدن “رينتارو” ميشود. تنها کسي که “رينتارو” را به خاطر دارد، “ماکيسه کوريسو” است که قبلا به خاطر زحمات “رينتارو” از مرگ نجات پيدا کرده است. او با ديدن تصاوير “دژاوو”، “رينتارو” را به خاطر ميآورد و حالا کوريسو وظيفهي برگرداندن “رينتارو” را به عهده داره.
"گوندولین" یک نوجوان 16 ساله کاملا طبیعی هست اما خانواده اش اسرار بسیاری دارند و دارای ژن سفر زمان هستند و...
یک معمار رومی بنام «لوشس» که اخیرا شغلش را از دست داده، بهمراه دوستش به حمام عمومی می رود. او بطور تصادفی در یک جابجایی زمانی قرار می گیرد و در دوران مدرن، سر از حمامی عمومی در ژاپن در می آورد...
لایل یک قهرمان موتورسواری است که در حال طی کردن بیابان مکزیک است. زمانی خود را در شعاع یک ماشین زمان می بیند که به یک قرن گذشته برگشته و در میان تجاوزگران، دزدها و قاتلان است...
یک کهنه کار جنگ با استفاده از دستگاهی قلب خود را از کار می اندازد و سپس دوباره آن را راه می اندازد تا در دنیای بعد از مرگ دنبال قاتل نامزدش بگردد و ...
ارنی و خواهر کوچکش جولیا به همراه بهترین دوستشان مکس هنگامی که در حال بازی کردن در کارگاه پدرشان بودند، به طور کاملا تصادفی ماشین زمانی که پدرشان ساخته بود را فعال می کنند و پس از چند ثانیه خود را در میلیون ها سال قبل می یابند. در همین حین هنگامی که آنها از ترس جانشان به مکان های مختلف فرار می کنند، یک دایناسور مادر به نام تیرا آنها را به فرزندی قبول می کند و...