سال 1965. یک مادر تنها، با رویای نویسنده شدن، تک پسری 15 ساله دارد، و در همین حین باید با شوهر سابقش که مردی معتاد است نیز سر و کله بزند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
دو سارق بانک، «جو» (ويليس) و «تري (تورنتن)، به طور اتفاقي با زن سرخورده ي خانه دار، «کيت ويلر» (بلانشت) برخورد مي کنند و هر دو به او دل مي بازند...
با زیرنویس چسبیده
«درک زولندر» (بن استیلر) تا به حال ۳ بار جایزه بهترین مدل مرد سال را از آن خود کرده، اما وقتی که جایزه اینبار به مدلی بنام «هانسل» (اوون ویلسون) می رسد، زندگی زولندر زیر و رو می شود.
یک دختر نوجوان یتیم توسط زوجی به سرپرستی گرفته میشود. اما زمانی که به خانه ی آن ها می رود، می فهمد که آن زن و شوهر مهربانی که به نظر می رسیده اند، نیستند...
در حالی که در روز کریسمس که همه مشغول خرید لباسها و وسایل نو هستند «جاناتان» و «لیلی» به طور تصادفی با هم آشنا می شوند و با هم به خرید سال نو می پردازند. اما جاناتان در طی همین آشنایی کوتاه به لیلی علاقه مند می شود و از او می خواهد که اسمش و آدرسش را برای دوستی نزدیکتر به او بگوید اما لیلی که دختری انگلیسی و زیبا است به جاناتان این قول را می دهد که اگر در شهر به این بزرگی باز هم به صورت اتفاقی یکدیگر را دیدیم این رابطه دوستی ادامه دارد. از قرار ماجرا در همان شب کریسمس دوباره به طور تصادفی جاناتان، لیلی را در یکی از فروشگاه های شهر لس آنجلس می بیند و حالا است که خوشبختی و بخت و اقبال در این شب رویایی برای این دو زوج رقم می خورد...
رابرت گارفیلد مرد تنهایی است که به گذشته خویش می نگرد: زمانیکه با مادر جوانش زندگی می کرد و پدرشان که ظاهرا یک قمارباز بوده آنها را تنها گذاشته و برای آنها فقط بدهی بر جای گذاشته بوده است. او در آرزوی خرید دوچرخه به سر می برد تا اینکه سر و کله همسایه جدیدی به نام تد (هاپکینز) پیدا می شود...
با زیرنویس چسبیده
وقتی از طرف پدرش دستور دریافت می کند تا انتقام مرگ پدرش را بگیرد،مرد جوانی تاریخچه خشونت بین دو خانواده رقیب را زیر سوال می برد و...
فیلم داستان مرد جوانی است که بدون سیستم ایمنی به دنیا آمده و درون یک حباب پلاستیکی در اتاق خوابش زندگی می کنند. او وقتی متوجه می شود زنی که از دوران کودکی عاشقش بوده قصد دارد در آبشار نیاگارا ازدواج کند، لباسی برای خود ساخته و تصمیم می گیرد او را بدست آورد...
دختری از یک خانواده ثروتمند که برای تعطیلات تابستانی به کیپ کود آمدهاند، با یک پسر محلی، که آرزوی قهرمانی در لیگ برتر بیسبال آمریکا را در سرش دارد، آشنا میشود...
وقتی یکی از ثروتمندان راه آهن بی خبر از مردم کنترل داشته های یک شهر کوچک را بدست می گیرد،گروهی مزرعه دار تصمیم می گیرند با هم متحد شده و چیزی را که متعلق به آنهاست پس بگیرند...