«هري دالتن» (برازنان)، زمين شناس متخصص آتش فشان ها، براي تحقيق به شهري نزديک قله ي آتش فشان اينک خاموش دانته مي رود و از نشانه هايي در مي يابد که آتش فشان هنوز فعال است. شهردار شهر که مادري مجرد به نام «ريچل واندو» (هميلتن) است، حرف او را مي پذيرد، اما ديگر مسئولان به دليل توريستي بودن منطقه، حاضر نمي شوند مردم را به فرار از شهر وادارند.
یک کلاهبردار میامی قبول می کند که هدف انسانی یک شکارچی نئونازی باشد تا در صورت زنده ماندن 50000 دلار جمع آوری کند...
یک متخصص زیبایی نیویورکی که با یک معلم علوم اشتباه گرفته می شود، پیشنهاد کاری آموزش به فرزندان یک دیکتاتور در اروپا را دریافت می کند و...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«لوتر ويتني» (ايست وود)، دزدي کارکشته وارد خانه ي «والتر سالي ون» ميلياردر (مارشال) مي شود. اما در خانه ي «سالي ون»، همسر او (هاردين) را با رئيس جمهور امريکا (هاکمن) سرگرم مي بيند. کمي بعد محافظان رئيس جمهور، «خانم سالي ون» را به قتل مي رسانند...
با زیرنویس چسبیده
«مارتین بلز» دانشجوی وکالت شغلی به عنوان نگهبان شب در یک سردخانه به دست میگیرد. «مارتین» متوجه سرنخهایی میشود که او را به عنوان مظنون قتلهایی سریالی معرفی میکند و…
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
یک استاد چینی و نامزدش وارد غرب وحشی می شوند. در یک حادثه استاد حافظه خود را از دست می دهد و دچار فراموشی می شود. وقتیکه حافظه خود را بدست می آورد تصمیم می گیرد هموطنان خود را حمایت کند …
لیلا (لیلا حاتمی) و رضا (علی مصفا) در یک مراسم شلهزرد پزان همدیگر را میبینند و چندی بعد با هم ازدواج میکنند. بعد از مدتی زندگی متوجه میشوند که لیلا نمیتواند فرزندی به دنیا بیاورد و درمان ها همه بدون نتیجه میماند. مادر رضا با وجود احساس رضایت و خوشبختی رضا از زندگی بدون فرزند، لیلا را تحت فشارهای شدید قرار میدهد و از او میخواهد که اجازه دهد برای رضا همسری بگیرند تا اینکه…
"جک کوئین" مامور ضد تروریستی هدف خود "استاورس" را در آخرین ماموریت خود گم می کند.او به "کلونی" گروهی از آدمکشانی که همه تصور می کنند مرده اند فرستاده می شود.او از آنجا فرار کرده و به کمک "یاز" یک دلال اسلحه به دنبال آخرین ماموریت خود می رود...
با زیرنویس چسبیده
انبار تاريکي در استراليا. يک گزارش گر زن (فيتس پاتريک) از جريان معامله ي مواد مخدر تعدادي قاچاقچي تصوير برداري مي کند. قاچاقچيان شروع به تعقيب اين گزارش گر مي کنند و او به يک مجري برنامه هاي آشپزي تلوزيون به نام «جکي» (چان) پناه مي برد...