با زیرنویس چسبیده
پس از اینکه یک سرقت از مغازه سمساری اشتباه پیش می رود ، دو جنایتکار به یک خانه مزرعه دورافتاده پناه می برند تا اوضاع آرام شود اما چیز بسیار خطرناک تری پیدا کنند...
یک قاتل ویژه بازنشسته OPS و یک مأمور DEA در مأموریت های جداگانه برای متوقف کردن یک سازمان تروریستی سایبری که یک ماشین خطرناک ساخته است آماده می شوند ...
با زیرنویس چسبیده
در سال ۲۰۳۰ جهان دچار رکود اقتصادی دائمی شده است و گرم شدن کره زمین ، ساکنانش را با مشکلات جدی زیست محیطی مواجه کرده است و…
داستان انیمیشن در دنیایی گانگستری اتفاق می افتد. دنیای پر از جنگ و جدال، پر از هرج و مرج و خشونت. آنجلینیو یکی از هزاران انسانی است که در شهر (Dark Meat (DMC زندگی می کند. آنجلینیو یک زندگی بسیار معمولی و دور از خشونت شهر دارد اما همه چیز بر اثر یک تصادف تغییر میکند. آنجلینیو هنگامی که با موتور کوچک خود داخل شهر در حال حرکت است ناگهان دختر غریبه، مرموز و زیبایی را می بیند و باعث می شود حواس او پرت شود و او تصادف کند و زندگی او از این لحظه تبدیل به یک کابوس می شود! بعد از تصادف، آنجلینیو، چیزهای ترسناکی رو می بیند که در اطراف شهر پرسه میزنند. آیا آنجلینیو دیوانه شده و یا یک حمله فضایی در حال آغاز است؟
کوین و دیمون دو دوست صمیمی هستند که به عنوان نظافتچی خانه کار می کنند. کوین همچنین آرزو دارد موسیقی بسازد و درآمد ثابتی برای زندگی خود و دختر خردسالش دستینی بدست آورد. این دو نفر از یک کنسرت تبلیغاتی توسط نیک و گروهش به دلیل درگیری غیرقانونی دیمون با پسر عموی نیک کنار گذاشته می شوند...
بیتل یک انزوا طلب دمدمی مزاج است که حاضر نیست با قوانین جامعه کار کند.شغل او ترور است و حتی یک مشتری ویژه که مدت زیادی است با او کار می کند.تنها تماس انسانی او با روانپزشک و یک رقاص است و…
داستان واقعی سرباز جوانی که به دلیل عشقش به زنی که در کلاب شبانه کار میکند، تا سر حد مرگ کتک می خورد...
با زیرنویس چسبیده
یک مذاکرهکننده از ادارهی پلیس شهر نیویورک با یک نمایندهی فدرال برای نجات دهها توریست که در بانک مرکزی به مدت ده ساعت گرفتار گروگانگیرها شدهاند تمام تلاش خود را میکنند…
با زیرنویس چسبیده
با زیرنویس چسبیده
یک سرباز آمریکایی به نام بارتل همراه با دوستش مورف در جنگ عراق شرکت کرده اند. اما بعد از اینکه مورف در جنگ کشته می شود بارتل باید همه ماجرا را برای مادر مورف (جنیفر آنیستون) بازگو کند با این وجود که قبل از اعزام به عراق به مادر وی قول داده بود که پسرش را زنده برگرداند…