"آلیس تیت" مادر دو کودک،پس از شانزده سال زندگی مشترک،عاشق "جو"، یک نوازنده ساکسیفون می شود.پس از دچار شدن به کمر درد او به "دکنر ینگ" مراجعه کرده و متوجه می شود که درد او ارتباطی به کمرش نداشته و مربوط به ذهن و قلبش می شود.گیهان جادوئی "دکتر ینگ" به "آلیس" قدرتهای عجیبی می دهد و...
«شرمن مکوي» (هنکس)، بورس باز نيويورکي، به جرم قتل جواني سياه پوست در جريان يک تصادف رانندگي دستگير و دچار دردسرهاي بسياري مي شود...
«جيمز» (تراولتا) در تکاپوي امرار معاش براي خانواده اش و همسرش، «مالي» (الي) نيز يک حسابرس پرمشغله است. با اين همه «مالي» دوباره باردار مي شود و دختري به نام «جولي» (با صداي بار) دنيا مي آورد...
سیلویا به سختی کار می کند تا دخترش مری را ، از سه مردی که او را احاطه کرده اند دور کند . زمانی که او تصمیم می گیرد به انگلیس برود و مری را نیز با خود ببرد ، آن سه مرد از اینکه مهمترین زن زندگیشان را از دست می دهند ناراحت شده و ...
زمانی در زندگی فرا می رسد که مردم ، ناتوان به نظر می رسند و هر چه تلاش کنید، هیچ چیز درست نمی شود. چنین چیزی برای لری باروز که در زندگی گم شده بود اتفاق افتاد...
«هانري بولانژه» (لئو) پس از پانزده سال کار در يک شرکت، بي کار مي شود و تصميم مي گيرد خودکشي کند. او پس از بارها سعي و تلاش ناموفق، در نهايت در ازاي هزار پوند، قاتلي (کولي) را براي کشتن خود استخدام کند. در اين بين، با زن گل فروشي (کلارک) آشنا مي شود و فکر مي کند که زندگي اش تغيير کرده است. پس سعي مي کند قرارداد قتل را بر هم زند، ولي اين کوشش بي فايده است...
با دوبله فارسی
داستان فیلم در مورد «راجا» (امیر خان) پسری می باشد که به همراه خانواده اش زندگی سخت و فقیرانه ای را در هند می گزرانند. راجا به کالج می رود و در آنجا...
«ديک تريسي» (بيتي) با تلاشي مداوم، نقشه هاي شيطاني «بيگ بوي کاپريس» (پاچينو)، رهبر جنايتکاران را بر هم مي زند. از طرف ديگر «تريسي» در زندگي خصوصي با نامزدش، «تس تروهارت» (هدلي) که اصرار دارد او شغل کم دردسرتري براي خود دست و پا کند، درگير است.
با زیرنویس چسبیده
«ادوارد لوييس» (گير)، سرمايه دار نيويورکي، به خيابان گردي به نام «ويوين وارد» (رابرتس) پيشنهاد مي کند که در ازاي دريافت پول به عنوان راهنما و هم راه، چند وقتي را در اختيار او باشد.
«جو» ( هنکس ) که می فهمد قرار است به زودی بمیرد، یک پیشنهاد را قبول می کند که بر طبق آن باید خودش را در دهانه ی یک آتش فشان در یک جزیره پرت کند و در مسیر انجام این کار او راه درست زندگی کردن را می آموزد...