زمانی که دوست نیکول، برد، او را یک ماه قبل از برگزاری مراسم جشن تنها میگذارد، او و همسایهاش چیس با هم وانمود می کنند که یک زوج هستند...
یک دختر نوجوان بعد از اینکه خانواده اش به همجنسگرا بودن او شک می کنند، به یک کمپ مخصوص فرستاده می شود...
'هارپر' در مراسم عروسی 'لنس' که یک ورزشکار حرفه ایست بعنوان ساقدوش حضور میابد و این در حالیست که دوست دخترش 'رابین' از او تعهد میخواهد و ...…
"جانجون والا" در جستجوی دختر فراری خود است تا او را به ازدواج تاجری ثروتمند که قولش را داده در بیاورد و تلاش می کند با آدم ربایان مذاکره کند تا او را در امنیت آزاد کند اما...
"فنی پرایس" در سن ده سالگی برای زندگی به "منسفیلد پارک" املاک شوهر عمه خود"سر توماس" می رود. او که نویسنده ای با استعداد، باهوش و با اخلاق است به "ادموند" پسر کوچک "توماس" نزدیک می شود. او که تبدیل به دختری زیبا شده مورد توجه همسایه ای به نام "هنری کرافورد" قرار می گیرد و...
پدر یک نوجوان به نام پانک که از رفتارهای او خسته شده است، پسرش را به یک مدرسه ی خصوصی میفرستد تا شاید اصلاح شود و ..
«مايکل فلگيت»، جوان انگليسي مقيم منهتن، يک شرکت موفق حراج اشياي هنري کم ياب و با ارزش را مي گرداند. وقتي «مايکل» با «جينا» آشنا مي شود، بلافاصله از او خوشش مي آيد و سه ماه بعد از او تقاضاي ازدواج مي کند. اما «جينا» مي گويد که به خاطر خانواده اش، «مايکل» هرگز نبايد ازدواج با او را به ذهن خود خطور دهد. کمي بعد «مايکل» به مشکل خانواده ي «جينا» پي مي برد: «فرانک»، پدر «جينا»، يک سردسته ي مافيايي است...
با زیرنویس چسبیده
«مگي» (رابرتس) که بارها تا مرز ازدواج پيش رفته، «عروس فراري» لقب گرفته است. يک خبرنگار (گير) که مأمور شده تا سرگذشت «مگي» را بنويسد، در پي يافتن او به شهر محل اقامت «مگي» در مريلند مي رود. «مگي» هر چه بيش تر با اين خبرنگار سمج مراوداتش را ادامه مي دهد، نظرش در مورد نامزد تازه اش (ملوني) بيش تر عوض مي شود...
یک نویسنده در حالی که در روز عروسی یکی از دوستانش با سردی پاهایش سروکار دارد، خاطرات دوران جوانی خود را با بهترین دوستانش مرور می کند...
در یک شهر کوچک، یک رقابت برای انتخاب زیبا ترین دختر شهر رفته رفته خطرناک می شود، زیرا یکی از شرکت کننده قصد دارد به هر قیمتی که شده در این رقابت پیروز شود...