در سال ۱۹۸۵، دانشجویی شاغل بنام «برایان جکسون» ( جیمز مک آووی ) خاطرات خود را طی اولین سال حضور خود در دانشگاه بریستول روایت می کند...
با زیرنویس چسبیده
«مایکل» و «جنا» سه سال است که با هم ارتباط دارند، و قصد دارند که بزودی با یکدیگر ازدواج کنند. اما جنا در میابد که باردار است، و مایمل فکر می کند که این مساله می تواند به دوران خوش جوانی آن دو خاتمه دهد...
با زیرنویس چسبیده
این فیلم کُمدی به ما نشان می دهد که عشق، هیچ ربطی به "کامل و بی نقص" بودن فرد ندارد و ممکن است میان هر دو آدمی با هر نوع ظاهر و سلیقه به وجود آید. اَندرسون پس از اینکه دختر رویاهایش را از دست می دهد، خیال می کند دیگر هرگز عاشق نخواهد شد. اما با اصرار بهترین دوستش، به یک پیشخدمت پیشنهاد دوستی می دهد و...
با زیرنویس چسبیده
بعد از یک جدایی دردناک «بن» دچار بی خوابی می شود و برای گذراندن شب های طولانی، او در سوپرمارکت محل تا دیر وقت کار میکند. جایی که تخیلات وحشیانه او محل جولان می یابند…
داستان فیلم در مورد دختری بنام «امیلی جکسون» ( بریتنی مورفی ) است که به دوستانش در پیدا کردن فرد مورد علاقه شان کمک می کند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
یک روز صبح یک مأمور به نظر معمولی و کاملا منزوی آی آر اس به نام «هارولد کریک» شروع به شنیدن صدای زنی می کند که هر حرکت او را با جزئیات دقیق و هشدار دهنده گزارش می کند. زندگی کاملا دقیق هارولد با صدی این زن که فقط خود او می شنود زیر و رو می شود. هنگامی که صدا بیان می کند که هارولد کریک با یک مرگ غریب الوقوع روبرو خواهد شد، قضایا از اینی که هست هم پیچیده تر می شود...
«موريس» (اوتول) و «ايان» (فيليپس) با وجود سن و سال زياد، هنوز هرازگاه نقش هاي کوچکي نصيب شان مي شود و پول اندکی در مي آورند. اگرچه سررسيدن «جسي»، نوه خواهر «ايان» (ويتاکر)، و برخورد اوليه شان چندان به خوبي و خوشي برگزار نمي شود ولي «موريس» بدخلق و عبوس خيلي زود از دخترک خوشش مي آيد و...
با زیرنویس چسبیده
داداش مونا گردن کلفتي که براي لاکي سينگ کار ميکند، يکي از طرفداران پر و پا قرص صداي يک گوينده راديو به نام جانوی است. بعد از اعلام برگزاري مسابقه راديويي که جايزه آن حضور در استوديو و گفتگوي حضوري با جانوی است، مونا چند استاد دانشگاه را ميدزد و با جواب هايي که از آنها ميگيرد، مسابقه را ميبرد. روز موعود فرا ميرسد، مونا به ايستگاه راديو ميرود و با ديدن جانوي عاشق او ميشود و ...
پس از يک رسوايي پيش بيني نشده، زندگي «ايوا» (هيلي داف) و «تنزا» (هيلاري داف)، وارثه هاي نوجوان، از اين رو به آن رو مي شود. اما اين دو از شکست و عقب گرد بزرگ خود به صورت ابزاري براي عملي کردن قابليت هاي واقعي خود بهره مي گيرند....
مراسم ازدواج نیتا با حادثه عجیبی بر اثر سقوط سنگ انجام نمی گیرد. نیتا که پریشان شده نزد جادوگر قبیله می رود تا علت حادثه را دریابد. جادوگر به او می گوید که چون او در کودکی از کینای خرس طلسمی را گرفته است، او نمی تواند با کس دیگری ازدواج کند مگر اینکه ظرف مدت ۳ روز آن طلسم را به اتفاق کینای در بالای آبشار کوکانی بسوزاند. نیتا موفق می شود کینای را پیدا کند اما آنان برای رسیدن به بالای آبشار و سوزاندن طلسم راهی سخت در پیش دارند.