"فرانک هریس" کارمند هتلی در شیکاگو آرزو دارد تبدیل به یک گاوچران شود.وقتی توسط پدر زنی که دوست دارد فریب می خورد،به گروه "تام ریس" پیوسته و شانس آن را بدست می آورد که به رویاش برسد...
یک پسربچه سگی زرد رنگ را به خانه شان می برد، سگ خانواده او را دوست دارد و خانواده اش هم عاشق این سگ می شوند. اما این علاقه تا کی ادامه خواهد داشت؟
کلانتری سابق که تبدیل به یک جایزه بگیر شده است، با استفاده از تجربه و اسلحه خود به کلانتری تازه منتصب شده کمک کرده و او را راهنمایی می کند...
"باربارا استانویک" گله داری مقتدر به همراه مزدوران هفتیرکشش بر منطقه آریزونا حکمرانی می کند. وقتی کلانتری جدید از راه رسیده و تصمیم به تغییر اوضاع می گیرد او موقعیت خود را در خطر می بیند و...
مزرعه دارى به نام « دان اوانز » ( هفلين ) به دليل خشك سالى طولانى از عهدهى تأمين معاش خانوادهى خود برنيامده است . او به دويست دلار براى حفر يك چاه نياز دارد و اين پول را در قبال كمك به انتقال ياغى بدنام ، « بن ويد » ( فورد ) به زندان يوماى آريزونا دريافت خواهد كرد...
پس از خدمت طولانی به عنوان مرد قانون،وایت ارپ تصمیم می گیرد شغل خود را کنار گذاشته و به برادر خود بپیوندد.او متوجه می شود که آنها با کلاتونها گروهی از سارقان و اراذل اوباش در نزاع و درگیری هستند و...
کلینت رینو کوچیکترین برادر از چهار برادر در خانه و در کنار مادرش است و عهده دار کار کشاورزی مشغول است و 3 برادر دیگر او با ار تش همپیمان شده وبه جبهه جنگ اعظام شده اند (جنگ شمال و جنوب آمریکا) . وقتی برادران از جنگ باز میگردند برادر بزرگ به نام ونس متوجه میشود که...
فیلم داستان زندگی خانواده "کوارکز" در ایندیانای سال 1862 است. فرقه مذهبی آنها به شدت مخالف خشونت و جنگ است. برای آنها راحت نیست که با قوانین فرقه خود هر روز روبرو شوند اما وقتی سربازان جنوبی وارد منطقه می شوند اوضاع برای آنها به شدت بد می شود...
« لسلى » ( تيلر ) ، با گلهدار بزرگ ، « بيك بنديكت » ( هادسن ) ، ازدواج كرده است . از طرف ديگر ، جوانى آسوپاس به نام « جت رينك » ( دين ) كه به « لسلى » نظر داشته ، حالا صاحب يك چاه نفت شده و به رقابت با « بيك » مىپردازد...
پس از حمله آپاچی ها به قطار حامل مهاجران، تنها تعداد انگشت شماری از آنها زنده می مانند. آنها جان خود را به دستان "کومانچی تاد"، مردی سفید پوست که بیشتر زندگی خود را با کومانچی ها زندگی کرده می سپارند و...