هنری دوراند، مامور فدرالی است که ماموریت سختی به او داده شده: زیر نظر گرفتن مادرش و دوست پسر او که مظنون به هدایت یک باند تبهکاری می باشد...
یک زن تاجر که در کارش نیز موفق است، آرزوی داشتن یک بچه را در سر می پروراند، تا اینکه متوجه می شود نابارور است. او تصمیم می گیرد که...
با زیرنویس چسبیده
«جوي مک نالي» (کامرون دیاز) کارگزار موفق بورس در شبي که قصد برگزاري جشن تولد دوست پسرش را دارد، از سوي او ترد مي شود. همزمان «جک فول» جوان نيز که در کارگاه نجاري پدرش کار مي کند، به خاطر تنبلي و از زير کار در رفتن اخراج مي شود. . اين دو نفر براي رهايي از دست ناراحتي به دامان الکل پناه مي برند. آنها بعد از آشنايي تصادفي در يک بار، براي فراموش کردن همه چيز به سوي لاس وگاس به راه مي افتند...
ده سالي مي شود که «تام» (دمپسي) و «هانا» (ماناگن) دوستي افلاطوني دارند. تا اين که «هانا» نامزد مي کند و از «تام» مي خواهد تا نقش «همراه اصلي» را در عروسي او به عهده بگيرد. حالا «تام» به خود مي آيد و اين نقش را مي پذيرد تا بتواند در فرصت باقيمانده عروسي را برهم بزند و «هانا» را براي خودش داشته باشد...
داستان انیمیشن دلگو، در سرزمینی عجیب و ناشناخته که توسط دو دسته از موجودات زمینی و بالدار با نامهای لاکنی و نورین به دو قسمت تقسیم شده است شکل می گیرد. نوجوانی دلیر اما ساده لوح از لاکنی ها بنام دلگو (پرینز جی ال) که عاشق دختر بالداری شده است ، تصمیمی می گیرد با همراهی و سازماندهی گروه خود از جنگ و کشمکش میان لاکنی ها و نورین ها جلوگیری کند و ...
داستان در مورد زوجی است که برای ماه عسل به سمت آبشار نیاگارا می روند، اما در میان راه با اتفاقات پیچیده ای روبرو می شوند...
«ناتالی» دختری 17 ساله است که فکر می کند در زندگی اش همه چیز دارد و هیچ کم و کاستی احساس نمی کند، تا اینکه عاشق پسری می شود که هیچ چیزی برای از دست دادن ندارد...
دالوت، مينه سوتاي شمالي، دهه ي 1920. «داج کانلي» (کلوني) کاپيتان پا به سن گذاشته ي يک تيم فوتبال امريکايي است که به دليل مشکلات مالي در شرف از هم پاشيده شدن است. «داج» براي نجات تيم، ستاره ي جديد فوتبال، «بولت رادفورد» (کراسينسکي) را به خدمت مي گيرد که اضافه بر قابليت هاي ورزشي ظاهرا سابقه اي هم به عنوان قهرمان جنگ جهاني اول دارد. خيلي زود «کانلي» و «رادرفورد» به خبرنگاري به نام «لکسي ليتلتن» (زلوگر) نظر پيدا مي کنند. حالا «کانلي» بايد هم «لکسي» را به دست آورد و هم تيم را حفظ کند...