پس از حمله آپاچی ها به قطار حامل مهاجران، تنها تعداد انگشت شماری از آنها زنده می مانند. آنها جان خود را به دستان "کومانچی تاد"، مردی سفید پوست که بیشتر زندگی خود را با کومانچی ها زندگی کرده می سپارند و...
"کریستین پنمارک" ظاهرا همه چیز در زندگی اش دارد،خانه ای دوست داشتنی،همسری عاشق و بهترین دختر دنیا.اما او از کابوسی که متعلق به دوران کودکی اش می باشد به شدت رنج میبرد.دختر او کارهایی از جمله دروغ گفتن،دزدی و کاری بدتر را انجام می دهد و تنها او حقیقت را در مورد دخترش می داند و...
در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم گروهی از پیاده نظامان گارد ملی مامور می شوند در منطقه ای استراتژیک یک پست توپخانه ای آماده کنند. وقتی فرمانده عملیات ستوان "کاستا" و گروهش را به میدان مبارزه می فرستند و از ارسال نیروی کمکی سرباز می زند "کاستا" تصمیم به انتقام می گیرد...
كافه ى اژدهاى آبى، فينيكس. « بو » ( موراى ) كابوى شنگول و شلوغى است كه براى شركت در مسابقه ى گاوچرانى به شهر آمده و خيلى زود دلباخته ى « چرى » ( مونرو ) - خوانندهى كافه - مى شود و مى خواهد با او ازدواج كند.
با زیرنویس چسبیده
« ونسان ون گوگ » ( داگلاس ) چندان در هماهنگ كردن خود با زندگى خانوادگى موفق نيست و با كمك مالى برادرش ، « تئو » ( دانلد ) به نقاشى ، مشغله ى اصلى اش ، ادامه مى دهد...
"گرویس مکارت" توسط معشوقش "اگوستی" ترک شده و به همراه دو پسر تنها مانده است.او موفق به ادامه زندگی اش شده و چند سال بعد با "کوپو" ازدواج می کند.پس از چند سال کار سخت او موفق می شود رویایی برای خریدن یک رختشوی خانه برای خود را حقیقت تبدیل کند و...
"اد آوری" معلم و همسری خوب دچار بیماری نادری است. او در بیمارستان بستری شده و طبق نظر پزشکان تنها چند ماه فرصت زندگی دارد. او می پذیرد در یک درمان آزمایشی شرکت کند سپس به طور معجزه آسایی بهبود یافته و به خانه نزد همسر و پسرش بازمی گردد. اما این درمان معجزه آسا تبدیل به کابوسی وحشتناک می شود...
راکی گرازیانو (پل نیومن) بچه ی محله ی ایت ساید نیویورک در دارالتادیب اصلاح می شود و وارد دنیای حرفه ای بوکس می شود و …
خانم"آنا لنوونس" و پسرش "لوئیس" برای آموزش انگلیس به فرزندان خانواده سلطنتی به بانکوک می روند.وقتی خانه ای که به او قول داده اند حاضر نمی شود او تهدید به ترک کارش می کند اما او عاشق پادشاه می شود و ...
تنها بازمانده یک قایق صید نهنگ گمشده،داستان علاقه عجیب و مخرب کاپیتانش به شکار نهنگی سفید به نام "موبی دیک" را روایت می کند...