نیروهای پلیس برای چندین عوض گروههای خیابانی کمین کرده و آنها را به قتل می رسانند.اعضای گروه عهد می بندند که از پلیس انتقام بگیرند و برای اینکار ایستگاه پلیس متروکه که در آستانه تعطیلی قرار دارد را انتخاب می کنند و...
در نيويورک، دو پيرمرد - يک يهودي و يک آلماني - در يک سانحه ي رانندگي کشته مي شوند. برادر پيرمرد آلماني، به نام «سل» (اوليوير) که از جنايتکاران زمان جنگ نازي هاست و صندوقچه اي از الماس (که از اردوگاه هاي مرگ جمع کرده) پيش برادرش به امانت داشته، به دنبال الماس ها مي آيد و خيلي زود با مأموري امريکايي به نام «داک لوي» (شايدر) درگير مي شود...
ماموران نیروهای ویژه از یک مامور سابق می خواهند که به آنها را در دستگیری یک سیاستمدار فاسد کمک کند...
معروف ترين کارآگاهان دنيا براي گذراندن تعطيلات آخر هفته به خانه ي «لايونل تواين» (کاپوتي) دعوت مي شوند و ميزبان به آنان مي گويد که يک ميليون دلار به کسي خواهد داد که معماي قتلي را که در نيمه شب اتفاق خواهد افتاد، حل کند.
یک فیلم گنگستری که همه بازیگران آنرا کودکان تشکیل داده اند.در عوض گلوله های واقعی آنها از اسلحه هایی استفاده می کنند که قربانی را با خامه می پوشاند!فیلم داستان ظهور "باگسی مالون" را روایت می کند...
پاريس، سال 1942. «روبر کلاين» (دلون)، دلال عتيقه، از پيدا کردن يک روزنامه ي عبري زبان در صندوق پستي اش يکه مي خورد و برآشفته از اين که اين ماجرا باعث جلب توجه پليس مي شود؛ پي مي برد که «روبر کلاين» ديگري نيز وجود دارد که احتمالا يهودي است و اکنون ناپديد شده است.
با دوبله فارسی
«بلانچ تيلر» (هريس)، احضارکننده ي حرفه اي ارواح است و در تظاهر به برقراري رابطه با روح خواهر مرحوم «جوليا رين برد» پولدار (نسبيت)، مي فهمد که چهل سال پيش «جوليا» خواهرش را مجبور کرده براي جلوگيري از رسوايي و بدنامي، فرزند نامشروعش را رها کند، و حالا حاضر است ده هزار دلار بدهد تا ردي از خواهرزاده اش پيدا کند...
یک مالک مغرور کلوپ استریپ مجبور می شود با خودش به عنوان یک مرد کنار بیاید که اعتیادش به قمار او را با اوباشی که تنها یک جایگزین به او پیشنهاد می کنند، در آب داغ قرار می دهد...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«تراويس بيکل» (دنيرو) که سابقا در ويتنام تفنگدار دريايي بوده، در نيويورک راننده ي تاکسي مي شود و چون دچار بي خوابي مزمن است فقط شب ها کار مي کند. تباهي و فسادي که دوروبرش در شهر مي بيند، مايه ي ناآرامي و آشفتگي او است...