مردی بنام جک تصمیم میگیرد وارد خانه زنی بنام امیلی شود و هرچیزی را که میخواهد به زور بردارد. نقشه های او برای زجر دادن امیلی و لذت بردن خودش زمانی نقش بر آب می شود که جک بیدار می شود و می بیند در حال خونریزی به یک صندلی در خانه امیلی بسته شده است...
یک پیرمرد خسیس اجازه میدهد یک دانشجوی جوان بدون دادن اجاره در آپارتمانش زندگی کند اما در ازای این کار، دختر جوان باید مراسم ازدواج پسر آن پیرمرد را به هم بزند...
با زیرنویس چسبیده
چندسالی از آخرین ملاقات ما با جانی و ایناری میگذرد. آنها صاحب دختری بنام لومی شده اند که این بار میخواهند به همراه او ماجراجویی جالبی را آغاز کنند...
با زیرنویس چسبیده
داستان درمورد آقای Wickers است که به همراه دانش آموزان کلاسش پس از دریافت دیپلم به یک سفر میروند و...
با زیرنویس چسبیده
ماز جبرانی که به تازگی کتاب "من تروریست نیستم اما یک بار نقش آن را در تلویزیون بازی کردم" را منتشر کرده در این استندآپ کمدی به روی صحنه میآید و با طرح بازخوردهای جالب کتابش از سیاست، فوتبال، مسائل اجتماعی و فرزندانش صحبت میکند...
با دوبله فارسی
جک، همه چیز دارد اما در زندگی شکست خورده است. او رویای یک آغاز دوباره در خارج از کشور را در سر دارد، اما به طور غیرمنتظره ای مسئولیت پدر نفرت انگیزش به دوش او می افتد و باید از او مراقبت کند، پدری که جک او را از دوران بچگی ندیده است. پدر جک بیماری فراموشی دارد و می خواهد اوضاع را میان خود و پسرش روبراه کند، اما جک نقشه های دیگری برای او در سر دارد...
با زیرنویس چسبیده
داستان فیلم درباره ی مایک، پسر جوانی است که در یک فروشگاه محلی کار می کند و تفریحش هم نوشتن کتاب های اَبَرقهرمانی می باشد. او که به همراه نامزدش قصد دارند به زودی سفری به هاوایی داشته باشند، طِی یک شب پس از اینکه در محل کارش مورد حمله دو نفر قرار میگیرند، مایک متوجه قابلیت های خارق العاده ای درون خودش می شود آن دو نفر را با مهارت های عجیبش از پا در می آورد. حال مایک قصد دارد بفهمد این مهارت ها را چگونه به دست آورده است...
“موردکای” و “ریگبی” دو دوست وفادار و صمیمی اند که از کودکی با یکدیگر بوده و ماجراجویی های زیادی را پشت سر گذاشتند. یک روز آنها متوجه می شوند که یک شیطان شرور و بدجنس در قالب معلم تنیس به شهر آنها امده است و آنها برای نجات شهر خود و مابقی انسان ها باید با این شیطان مبارزه کنند و او را نابود سارند...